یکی از حا ضران: ارميا شخصيت عالي وبي نظيري دارد اما چرا اينقدر
منفعل است ؟و چرا تلاشي براي دفاع از تفكرات خود نميكند؟
زندگي انسان آخر الزماني سخت است .او غريب الاوطان است . من مي خواستم اينها را در داستان نشان دهم.در واقع رنجي كه ارميادر اين شرايط مي كشد داستان را مي سازد.
چند سال است كه مي نويسيد؟
سی و چهار سال دارم و اولين كتابم را در هفده سالگي نوشتم. خودتان حساب کنید چند سال می شود .
تا به حال شده است ، نسبت به نوشته هاي خود احساس پشيماني كنيد ؟
در مورد نوشته هاي داستاني خود پشيمان نشده ام .اما درخصوص نوشته هاي ديگر م چرا
مخصوصا آنهايي كه از ديگران انتقاد شديد كرده ام ، احساس پشيماني كرده ام.
وقتي نويسنده اي دچار نا اميدي شود چه بايد بكند؟
بايد كارهايي انجام دهد كه باعث بر انگيختگي اش شود. مثل سفر به جاهاي دور افتاده برخورد با افراد مختلف .و همينطور مطالعه.
چرا مي نويسيد .و چرا مستقيم و غير مستقيم از جنگ مي نويسيد؟
انتخاب نوشتن يك انتخاب آرمان گرايانه است.
اما اينكه چرا از جنگ مي نويسم شما يك واقعه اجتماعي بزرگتر از جنگ به من نشان دهيد تا من در باره آن بنويسم.
خانم رويين حضور آقاي احمد دهقان را در جلسه غنیمت دانسته و از ایشان می خواهند که صحبتي داشته باشند.
آقای دهقان : در داستان نويسي تا چه حد فكر مي كنيد تجربه گرايي
ضروري باشد؟
من فكر مي كنم شخصا نويسنده ی تجربه گرايي باشم . به نظر من ما بايد خودمان را در معرض نسيم تجربه قرار دهيم . نسيم تجربه هميشه هم درحال وزيدن نيست. غير از تجربه چيزي جز مطالعه نمی ماند.
چرا شخصيت ارميا با توحه به اعتقادات محکم و اصولي که دارد اينقدر
معقول است و به دفاع از اعتقادات خود بر نميخيزد؟
سوال خيلي خوبي است که جوابي در کتاب درباره ی آن آمده است اما مختصرا عرض ميکنم که گفته ميشود زندگي انسان آخرالزماني سخت است و او در تمام وطنها غريب است. در هجوم جهاني شدن معلوم نيست حتما يک ايراني در ايران، به صورت ايراني و يک آمريکايي در آمريکا به شکل يک آمريکايي زندگي کند.
من هم مثل شما دوست داشتم ارمياي بيوتن مانند ارمياي" ارميا " بتواند راحت حرف بزند، فرياد بکشد و از خود دفاع کند ولي حقيقت اين است که زندگي امروز خيلي به آدمها اجازه اين گونه زندگي کردن را نميدهد. ارائه راه حل براي اين شکل يک راه حل تمد ني است که در حد يک نويسنده نيست و ما بايد به نکات کوچک دلگرم کننده بسنده کنيم؛ حتی بايد گفت که شهرنشيني و ساخته شدن اين شخصيت به خاطر همين تحملهاست. که در مقابل ديگران از خود بروز ميدهد. من بيش از آنکه بخواهم به حاج مهدي يا ارميا بپردازم که بتوانند از عقايد خود بگويند دوست داشتم "خشي" را نشان بدهم چون خطرناکتر است و ما بايد در جامعه امثال "خشي "را شناسايي کنيم و من آرزو داشتم که اي کاش به اين داستان بهتر از اين پرداخته ميشد.
براي من تاثير گذاري پول به عنوان يک عامل مهم در آمريکا مهم و جالب بود.
در نهجالبلاغه آمده است که من پادشاه مؤمنين هستم و پول پادشاه فاجران است و اين نکته واقعا جا براي من جالب بود.
چرا ارميا در برخي نقاط داستان خود و عقايدش را زير سوال مي برد؟ و
چرا نويسنده گاهي با وارد شدن به داستان مخاطب را از جريان مطلب
خارج ميكند؟
باز با اين كار مي خواستم سختي زندگي انسان آخرالزماني را يادآوري كنم. ما در بين جبر و اختيار زندگي ميكنيم اما گاهي جبر بر اختيار چيره ميشود. حضور نويسنده در داستان خيلي توصيه نميشود اما ما بر خلاف دنيا به رئاليسمي تأويلگرا معتقديم و چون من خود را رساندن تأويل ناتوان مي دانم گاهي پاي نويسنده را به جهت تأويل مطلب به داستان باز ميكنم.
بين كتابهايتان به كداميك بيشتر علاقمنديد؟
من اين پاسخ كليشهاي را كه همهي آثار من مانند فرزندان من هستند ، دوست ندارم. براي نويسنده پس از پايان اثر، تنها زحمت كشيده شده باقي ميماند و او مانند مخاطب گاهي ذوق ميكند و گاهي تعجب و ... . براي خود من پشت صحنههاي كار جذاب تر و خاطره انگيزتر است .
كدام كتابهايتان با استقبال بيشتري مواجه شده است؟
از كتاب منِ او استقبال خوبي به عمل آمد و تا كنون استقبال از بيوتن به خاطر منِ او بوده است و ما اين استقبال را در مورد خود كتاب نميتوانيم ارزيابي كنيم .
بعد از من اوکه بااستقبال خوبی مواجه شد تازه به صورت جدی به نوشتن روی آوردم و همه وقتم را صرف آن نمودم.
برای نوشتن بیوطن چه مراحلی را پشت سر گذاشتید ؟
من در تمام مراحل سفرهایم آنچه که به نظرم می رسید را در یک دستگاه ضبط می کردم و سپس آنها را به صورت یادداشت های یک خطی در می آوردم به طوری که در انتها حدود
پانصد صفحه نت برای بیوتن جمع آوری شد و هرگاه قسمت هایی را فراموش می کردم برای یادآوری به سراغ آنها می رفتم.
من تمام کتابهایی را که راجع به آمریکا به چاپ رسیده است را برای نوشتن بیوتن مطالعه کردم. از نقشه ها و بروشورهای معرفی آمریکا را مورد استفاده قرار دادم.
آیا کار نوشتن را موازی با مطالعاتتان انجام می دادید؟
من معتقدم باید نویسنده ابتدا مطالعات خود را به پایان برساند، سپس با اطلاعات جامع نوشتن را آغاز نماید.
آیا از ارگانی به رسم الخط ویژه شما اعتراضی نمی شود؟
مقوله رسم الخط جزو مطالبی نیست که در آئین نامه ها نسبت به آن محدودیتی فرض شده باشد .
ساعت یك ربع به هشت است که جلسه به پایان می رسد .
رقيه اميني