زندهياد دكتر حسابي بيشك از خدمتگزاران علم و فرهنگ ايران در عصر حاضر و از پيشگامان رواج دانش جديد و ايجاد نهادهاي علمي نوين در كشور به شمار ميرود كه در شرايطي سخت با شوق به ايران بازگشت و با پايهگذاري و مشاركت در ايجاد بزرگترين نهادهاي علمي، آموزشي و اجرايي كشور نقشي مؤثر در مسير توسعه علمي ايران ايفا كرد.
به گزارش خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، شايد مهمترين تقديري که در زمان حيات اين استاد فقيد كه امروز نامش آذين بخش خيابانها و اماکن گوناگون شده است، از وي شد، تجليل جمعي از شاگردان و دوستداران قدرشناسش در انجمن فيزيك ايران از وي در كنفرانس شصت سال فيزيك ايران در سال 1366 بود كه بخشي از مراسم را به تجليل از او به عنوان «پدر فيزيك ايران» اختصاص دادند. امري كه در آن سالها با برخي موانع و انتقادات نيز همراه بود!
با اين حال اندك زماني پس از درگذشت دكتر حسابي به يكباره نام او در رسانهها مطرح شد و ديري نگذشت كه اين استاد پيشكسوت به سرعت به شهرتي بيسابقه دست يافت، به طوري كه خيابانها و مدرسهها و اماكن مختلفي در سراسر كشور به اسم وي نامگذاري شد و نام او دربرخي کتب درسي به صورتي اغراقآميز در کنار بزرگان علم و دانش تاريخ بشر ثبت شد!
اگر چه در كشور ما فقدان شخصيتهاي بزرگ علمي و فرهنگي گاهي يكي از شروط بازشناسي و قدرداني از آنها شده است، ولي در مورد مرحوم دكتر حسابي به نظر ميرسد، دلايل ديگري هم در شهرت يكباره وي مؤثر بوده است.
از جمله آنها طرح اعطاي عنوان مرد علمي سال 1990 در رشته فيزيك از سوي مؤسسهاي موسوم به «مركز بينالمللي بيوگرافي» كمبريج به مرحوم دكتر محمود حسابي است. عنواني كه اگرچه به زعم جامعه علمي و فيزيكپيشگان كشور، با توجه به عدم اعتبار علمي آن مؤسسه، خدمات درخشان علمي مرحوم دكتر حسابي را خدشهدار کرد، ولي در تبليغات و مطالبي كه از سوي برخي مطرح ميشود، از آن به عنوان يكي از بزرگترين افتخارات و عناوين علمي اين دانشمند فقيد ياد ميشود!
يكي ديگر از مهمترين افتخارات و عناويني كه درباره مرحوم حسابي مطرح شده و همچنان سرتيتر بسياري از بيوگرافيها و مقالات و خبرها در مورد ايشان است، عنوان «تنها شاگرد ايراني انشتين» است.
البته با توجه به جايگاه برجسته آلبرت انشتين به عنوان يكي از بزرگترين دانشمندان سدههاي اخير و به ويژه با توجه به جايگاه و موقعيت منحصر به فرد اين فيزيكدان بزرگ به عنوان سمبل علم و دانش در جامعه علم دوست ما، تلاش براي انتساب دكتر حسابي به عنوان يك فيزيكدان ايراني به اين دانشمند برجسته قرن چندان غريب نيست، با اين حال مرحوم حسابي در معدود مصاحبههايي كه داشته ــ از جمله مصاحبه تفصيلي با مجله «دانشمند» ــ در بيان خاطرات خود تنها به ديداري كوتاه با «آلبرت انشتين» اشاره ميكند كه طي آن نظريه خود را براي آن فيزيكدان بزرگ مطرح كرده و انشتين از او خواسته به تحقيقاتش در آن زمينه ادامه دهد. حسابي هيچگاه ادعا نکرده است که شاگرد انيشتين بوده است و اين ادعاي مطرحشده در رسانهها هم پايه و اساسي ندارد.
به رغم روايت مستند و روشن مرحوم حسابي درباره ديدار كوتاه وي با انشتين و انتقادات و هشدارهاي جسته و گريختهاي كه با ملاحظه شأن و جايگاه برجسته اين استاد فقيد از سوي جامعه علمي كشور ابراز ميشود، متأسفانه شاهد برخي داستانسراييهاي عجيب و غريبي درباره آشنايي و مراوده استاد حسابي با انشتين هستيم كه هرساله بر شاخ و برگ آن نيز افزوده ميشود و كارخانه خاطرهسازي و خيالپردازي فعال در اين عرصه كه روزگاري از استاد تنها بهعنوان «شاگرد انيشتين» ياد ميكرد، در سالهاي اخير انيشتين را در كنار دانشمندان بزرگ ديگري چون شرودينگر، فرمي، ديراک، بور و ... پاي سفره هفتسين ايراني در منزل اين دانشجوي ايراني مينشاند كه البته در تازهترين ويراست اين خاطرهسازيها، عنصر اناثي از خانواده انشتين هم به اين جمع خاطرهانگيز علمي افزوده شده است!
و در اين ميان، كارخانه داستانسرايي كه گويا سالها از مشكل فقدان هرگونه تصوير و مدرك مستندي از ارتباطات و مراودات علمي و خانوادگي مرحوم حسابي با انشتين رنج ميبرد به تازگي تصويري از انشتين را در كنار فردي كه بيشباهت به استاد حسابي نيست به عنوان «تصويري كمياب از انشتين و دكتر حسابي» آذينبخش خاطرات عجيب و غريب رو به گسترش در روزنامهها و وبلاگستان فارسي كرده كه نشان از روند رو به گسترش و نگرانكننده توليدات آن دارد!
دكتر رضا منصوري، استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف و رييس سابق انجمن فيزيك ايران كه باني مراسم تجليل از خدمات علمي استاد در كنفرانس فيزيك سال 1366 بوده و طي سالهاي اخير بارها نسبت به عواقب داستانسراييها و خاطرهپردازيهاي بياساس در تخريب شخصيت و جايگاه رفيع علمي و فرهنگي دكتر حسابي هشدار داده، در يادداشتي انتقادي به دردسرها و مانعتراشيهاي فراوان ايجاد شده در برگزاري آن مراسم اشاره كرده و نوشته است: «کسي فکر نميکرد يک قدرداني ساده باعث اين همه شرمساري اهل علم ايران بشود.
از حسابي، بنيانگذار فيزيک دانشگاهي ايران که نظريهاي در مورد ماده نوشت و برخي با پرداخت دويست دلار "اولين مرد علمي سال" تقلبي ايرانش کردند، از حسابي که تنها ده دقيقه در يکي از زمانهاي ديدار عمومي انيشتين با وي صحبت کرده بود، دانشمندي در قد و قواره نيوتون و انيشتين (به کتب درسي مراجعه کنيد) ساختهاند، فرهيختهاي که در يک مراسم نوروزي، انشتين، شرودينگر، فرمي، ديراک و بور را در منزلش دعوت ميکند و اين دانشمندان را مسحور تمدن ايران و آيينهاي ملي ما ميکند، اخيراً مشتي دروغ و اکاذيب که در کنار عکسي از انيشتين با شخصي که ادعا شده، مرحوم حسابي است دربرخي رسانهها و سايتهاي اينترنتي چاپ يا منعکس شده است. شخصي که در عکس کنار انيشتين ايستاده است، گودل (رياضيدان مشهور) است، نه حسابي!
در توضيحات زير عکس ادعا شده است انيشتين همراه با خواهرش در مراسم نوروز شرکت کرده است. مراجعه به تاريخ نشان ميدهد که خواهر انيشتين تنها در سالهاي 1940 تا 1946 در پرينستون بوده است. در اين سالها نه حسابي در پرينستون بوده است نه بور، نه فرمي، نه شرودينگر و نه ديراک. کجاست نگاه و دقتنظر حرفهاي رسانههاي ما که به اين سهولت گول اين دروغپردازان را ميخورد!»
در بخش ديگري از يادداشت اين عضو فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي و فرهنگستان علوم كشورهاي در حال توسعه(تواس) آمده است: «مرحوم حسابي زماني مقالهاي ميفرستد براي مجلهاي در پاريس در مورد آنچه در کتب درسي مدارس ما يا برپاکنندگان کتيبهاي در دانشگاه اصفهان، آن را نظريهاي بسيار عميق و برتر از نظريههاي انيشتين تلقي کردهاند. بنابر اسناد تاريخي اين مقاله براي داوري به استاد سينج (Synge)، نسبيتدان معروف داده ميشود كه داور به دليل برخي اشتباهات محاسباتي آن مقاله را براي چاپ نميپذيرد. تا کي برخي افراد و رسانهها ميخواهند به اين روند ناثواب خود ادامه دهند؟
در خاتمه اين يادداشت با بيان اينكه با شيادي نميتوان عالِم و دانشمند ساخت و اين قبيل دروغ و خيالپردازيها نتيجهاي جز انحراف نسل آينده از مسير حركت سالم علمي ندارد آمده است: قهرمان علمي کم از قهرمان جنگ ندارد و پيروزي در علم تنها با کار مستمر و ممارست فراوان حاصل ميشود. از انسانهاي ساده زحمتکش و دوستدار ايران بت نسازيم!»
طرح مطالب اغراقآميز درباره مرحوم حسابي نتيجهاي جز خدشه به شخصيت ايشان و جامعه علمي كشور و بدبيني جوانان ندارد
دكتر اكبرزاده، رييس انجمن فيزيك ايران نيز در گفتوگو با خبرنگار «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين كه بخشي از مطالبي كه در مورد مرحوم دكتر حسابي از جمله همكاري و ارتباط وي با انشتين مطرح ميشود اغراقآميز و غير واقعي است، اظهار كرد: دكتر حسابي خدماتي در زمان خود به جامعه علمي عرضه كرده كه قابل انكار نيست اما طرح مطالب اغراقآميز در مورد وي نتيجهاي جز خدشه به زحمات ايشان در پي ندارد.
وي گفت: انجمن فيزيك ايران در سالهاي اخير همواره با طرح اين قبيل مطالب اغراقآميز برخورد كرده و از جمله در دوره قبلي هيات مديره انجمن، دكتر منصوري طي نامهاي به رياست دانشگاه اصفهان به درج برخي مطالب غيرواقعي و اغراقآميز در كتيبه يادبود دكتر حسابي كه در دانشگاه نصب شده اعتراض كرده است.
رييس انجمن فيزيك ايران تصريح كرد: موضع انجمن در اين خصوص كاملا روشن است. انجمن اين قبيل اغراقها را كه به نوعي سوء استفاده از شخصيتهاي علمي بوده و به خدشهدار شدن آنها منجر ميشود را به هيچ وجه نميپذيرد.
وي خاطر نشان كرد: اين موضوع يكي از آفتهاي جامعه علمي ماست كه به علت سردرگمي و عدم جايگاه مشخص براي مسايل، ميدان براي سوءاستفاده عدهاي فراهم است و گرنه در يك جامعه علمي بالغ چنين مشكلاتي وجود ندارد.
اكبرزاده با تاكيد بر ضرورت مقابله با انتشار اين قبيل مطالب بياساس نسبت به تبعات منفي آن در ايجاد سرخوردگي و بدبيني در نسل جوان و روند رو به رشد علمي كشور هشدار داد و گفت: زيان اين قبيل اقدامات دامنگير كل جامعه علمي است و نوعي بياعتمادي را ايجاد ميكند. اگر فردي بيشتر از واقعيت بزرگ جلوه داده شود، ممكن است جوانان در ابتدا بپذيرند، اما پس از افزايش اطلاعات و به سرعت به واقعيت پي خواهند برد و در نتيجه به ساير مسايل هم شك ميكنند و بياعتمادي در جامعه علمي گسترش مييابد كه زيان اين دامن همه جامعه را ميگيرد.
رييس انجمن فيزيك ايران با تاكيد بر اين كه بايد درج مطالب درباره چهرههاي علمي ايراني در كتب درسي بايد با تامل بيشتري صورت گيرد، اضافه كرد: اين مساله يك مشغله ذهني براي همكاران انجمن فيزيك است كه قرار است در مورد آن بحث شود تا تصميم جدي تري اتخاذ شود.
چه بسا اگر دكتر حسابي ميتوانست به عشق سرشار خود به رفع عقبماندگيها و پيشرفت كشورش غلبه كرده و آسايش كار در آزمايشگاهها و محيطهاي علمي پيشرفته غرب را به شوق خدمت در جامعه عقب نگهداشتهشده ايران دهههاي نخست سده 1300 رها نكرده و تحقيقات علمي موفق خود را در عرصه فيزيك پي ميگرفت، روزي به فيزيكداني نامدار در عرصه جهاني و صاحب نظريه تبديل ميشد؛ اما روح بلند و متعهد دكتر حسابي كه با اغناي خودخواهانه حس علمدوستي و كسب عناوين و افتخارات فردي سيراب نميشد، آينده ديگري را براي او رقم زد.
اندك تأملي در سوابق و خدمات درخشان اين دانشمند متعهد كه همگان بر نقش تاريخي و سازنده او در پيشرفت علمي ايران اذعان دارند، چنان تصويري باشكوه و ستودني از مرحوم دكتر حسابي ترسيم ميكند كه عناويني چون «مرد علمي سال»، «شاگرد ايراني انشتين» و برخي تعبيرات مبالغهآميز كه درباره جايگاه علمي آن مرحوم در عرصه تحقيقات فيزيك مطرح ميشود در برابر آنها رنگ ميبازد.
حسابي بدون اين عناوين هم دوستداشتني، ستودني و بزرگ است و چه بسا دوستداشتنيتر، ستودنيتر و بزرگتر.
و به قول حافظ كه استاد عميقاً به او عشق ميورزيد:
« ز عشق نـاتمام ما جمـال يـار مسـتغني است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را»
نگاهي گذرا به فهرست پرشمار چهرهها و شخصيتهاي برجسته، اما مهجور و فراموش شده علمي و فرهنگي كشور، ما را به جوابي نه چندان خوشايند ميرساند كه براساس آن بايد در كنار تجليل از جايگاه خادمان علمي چون حسابي، بيش از پيش در ساماندهي بنيادي مفهوم علم و جايگاه دانشگران در جامعهاي كه به رغم گذشت 70 سال از تأسيس دانشگاه هنوز مجال تشكيل اجتماع علمي را نيافته و مفهوم نوين علم را آنگونه كه در دنياي پيشرفته مرسوم است، به رسميت نشناخته، تلاش كنيم.