الیه یصعد الکلم الطیب
موضوعی که مورد تحقیق بنده قرار گرفته، بررسی آثار رضا امیرخانیست. پرداختن صرف به آثار یک نویسنده بهجای بررسی سیر یک قالب در بازۀ زمانی سیسالۀ انقلاب اسلامی، مهمترین وجه افتراق این تحقیق با تحقیقات دیگر دوستانست و بههمین خاطر هم، مزایا و معایبی دارد که از ذکرشان میگذرم. در طلیعۀ مطلب و بهعنوان مقدّمه، لازم میدانم تا دستهبندی و معرّفی کوتاهی از آثار منتشر شدۀ امیرخانی ارائه کنم. کتابهای او را در یک دستهبندی کلی بر اساس قالب، بهدو بخش داستان و غیرداستان تقسیم میکنم.
الف) آثار داستانی
از امیرخانی تاکنون پنج کتاب در حیطۀ ادب داستانی بهچاپ رسیده که عبارتند از:
1- ارمیا: رمانیست در 275 صفحه که نخستین بار بهسال 1374، نشر سمپاد آنرا منتشر کرد و از چاپ چهارم بهبعد، توسّط انتشارات سورۀ مهر تجدید چاپ شد و تا امروز بهچاپ نهم رسیدهاست. ارمیا داستان دانشجوی مرفهی بهنام ارمیاست که عازم جبهه میشود و در واپسین روزهای جنگ، نزدیکترین دوستش، مصطفا بهشهادت میرسد. پایان داستان مصادفست با تشییع جنازۀ امام خمینی و افتادن ارمیا زیر دستوپای تشییعکنندگان.
2- ناصر ارمنی: تنها مجموعۀ داستان کوتاه نویسنده است. این مجموعه را کتاب نیستان اوّلین بار در سال 1378 منتشر کرد و تاکنون نُه بار تجدید چاپ شده.
3- مناو: معروفترین اثر امیرخانیست که ابتدا در سال 1378 بهچاپ رسید و نشر سورۀ مهر تابهحال آنرا بیستوپنج بار تجدید چاپ کرده. مناو رمانیست 530 صفحهای و زندگی عاشقانۀ «علی فتاح» را روایت میکند.
4- ازبه: داستان بلندیست در قالب نامههایی که میان شخصیتها ردّوبدل میشود. ازبه داستان خلبان جانبازیست که میکوشد دوباره پرواز و خلبانی را تجربه کند و نهایتا ً بهکمک یکی از دوستانش و البته بهصورت غیرقانونی، موفق بهاین کار میگردد. ازبه را کتاب نیستان ابتدا در سال 1380 بهچاپ رساند و تابهامروز نُه بار تجدید چاپ شدهاست.
5- بیوتن: آخرین اثر داستانی امیرخانی، رمان 480 صفحهای بیوتنست، دربارۀ ماجراهای شخصیت ارمیا در ایالات متحد. این اثر که اکنون بهچاپ هفتم رسیده، اوّل بار توسّط نشر علم در سال 1386 چاپ و در بیستویکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب رونمایی شد.
ب) آثار غیرداستانی
در حال حاضر سه کتاب غیرداستانی از امیرخانی در بازار موجودست:
1- داستان سیستان: خاطرات سفر دهروزۀ امیرخانیست همراه رهبر بهاستان سیستانوبلوچستان در 300 صفحه. این کتاب در سال 1382 توسّط مؤسّسۀ انتشارات قدیانی بهطبع رسید و تابهحال سیزده بار چاپ شدهاست.
2- نشت نشا: مقالهایست بلند در باب پدیدۀ فرار مغزها با رویکردی جدید. این کتاب 100 صفحهای را انتشارات قدیانی در سال 1383 منتشر کرد و دوازده بار تجدید چاپ شده.
3- سرلوحهها: برگزیدهای از سرمقالههای امیرخانی در سایت لوحست در 280 صفحه که بین سالهای 81 تا 84 نوشتهشده. سرلوحهها در اسفند سال گذشته توسّط انتشارات سپیدهباوران وابسته مؤسّسۀ کتاب آفتاب در مشهد بهچاپ رسیدهاست.
الیه یصعد الکلم الطیب
پیش از آغاز:
بخش نخست
در یادداشت پیشین، بهمعرّفی اجمالی آثار منتشر شدۀ رضا امیرخانی پرداختیم. در این مطلب و مطالب آتی، بررسی مختصری داریم بر این آثار، و این مقوله را از آثار داستانی امیرخانی آغاز میکنیم. یادداشت پیش رو، بهبیان پسزمینۀ غالب این پنج کتاب اختصاص خواهدداشت.
***
داستانهای امیرخانی، همگی زمینۀ مذهبی و دینی دارند؛ جز چند داستان از مجموعۀ «ناصر ارمنی»، مثل «انگشتر»،«یک پژوهش خشن» و «سال نو». این زمینه و محتوای مذهبی، بعضا ً در قالب داستانهای مرتبط با دفاع مقدّس و جنگ هشتساله ریخته میشود و نمود پیدا میکند؛ از جمله در رمان «ارمیا» و «ازبه» و داستانهای کوتاه «زمزم» و «سه نفر» و «گوش شنوا». نمونۀ داستانهای با تم (theme) مذهبی هم در رمانهای «مناو» و «بیوتن» و داستان کوتاه «رتبۀ قبولی» دیده میشود. بهعقیدۀ من، «مناو» و «بیوتن» نقاط اوج داستانهای امیرخانی در این عرصهها هستند و علیالخصوص «بیوتن»، نیازمند بحث مشبع جداگانهایست.
این پسزمینه که در داستانهای امیرخانی بهچشم میخورد، بیشک مرهون انقلاب و فضای حاکم بر جامعه در سالهای پس از آنست و این مسأله، یکی از پارامترهای قانعکننده برای بررسی آثار اوست، بههنگام تحقیق در حوزۀ ادبیات داستانی ادبیات انقلاب. (دوست عزیزم، آقای باطنی، در یادداشتهایشان بهتعریف ادبیات انقلاب خواهند پرداخت – اینجا)
داستانهای امیرخانی را میتوانیم نمونهای بهحساب آوریم از تلاشهای داستاننویسان مذهبی دورۀ حاضر، در راستای سوق دادن دو نوع ادبی داستان کوتاه و رمان، در جهتی که مفاهیم و مضامین دینی و مذهبی و آرمانهای انقلابی را در خود منعکس کند. گروهی، این انواع ادبی را، ازآنرو که ساختۀ غربست، فاقد این قابلیت میدانند که بتواند مسائل شرقی و مهمتر از آن، مسائل دینی و اسلامی، و خلاصه آن چیزهائی که بهعنوان اهداف و آرمانهای رسمی نظام سیاسی کشور ما در طول سیسال گذشته مطرح شده، در خود جای دهد. این افراد، همین عقیده را دربارۀ مثلا ً سینما هم مطرح کردهاند. نتائج آثار افرادی از نوع امیرخانی که در راه نزدیک کردن این دو مقوله بههم، و گنجاندن مضامین انقلابی و اسلامی در قالبی اصالتا ً غربی کوشیدهاند، نتائجی قابل بررسی و دقت نظر در این بحث خواهند بود. موفقیت یا عدم موفقیت این قبیل داستانها، پاسخی درخور و تأمّلبرانگیزست در اینباره.
نظر شخصی من اینست که امیرخانی، دستکم در رمانهای خود و بهویژه «مناو» و «بیوتن» تا حدّ خوب و مقبولی بهاین هدف نزدیک شده. او با استفاده از روشهای معمول در داستاننویسی و پرداخت داستان، موفق شده این مضامین را منتقل کند و این همان چیزیست که عدّهای در امکان آن تردید کرده و حتا آنرا محال دانستهاند؛ ولی میبینیم که تحقق پیدا کردهاست.
در همين رابطه :
ماخذ: وبلاگ گروهي كلاس 211 دانشگاه قسمت اول و قسمت دوم
|