تاريخ انتشار : ١٧:٢٤ ٢٥/١١/١٣٨٨

رد پاي نفت در جوايز ادبي
يك گزارش قديمي كه مجله‌ي هم‌شهريِ داستان از مطالبِ داخلِ اينترنت تدوين كرده بود و  چاپ زده بود و بعدتر هم خبرآنلاين در شرايطِ حاضر درج‌ش را مناسب ديده بود.
اولین و آخرین جایزه ادبی که گرفتم، مربوط به اولین کتاب من بود که از سوی رییس جمهور وقت(آقای هاشمی رفسنجانی) به من اهدا شد. بعدها چون گوشم برای شنیدن پیام هرگونه انتخاباتی سنگین بود، یکبار داوران گفتند اصلا کتاب من ـ من او ـ به آنها داده نشده و یک بار دیگر هم پیغام دادند «بیوتن» شاید شایسته کاندیدا شدن کتاب فصل هم نیست. این اتفاقات چیز تازه‌ای نیست.
*
اعتبار جایزه ادبی یا به مبلغ جایزه است یا به بازخوردی که در جامعه دارد اما شاهدیم که جایزه‌ها نه از لحاظ مادی در خور هستند و نه بازخوردی بین مخاطبان دارند.
*
گاهی جایزه‌هایی به فلان کتاب داده‌اند ولی 300 نسخه از آن هم فروش نرفته است. جایزه‌ای که ارتباطش با مخاطب تضمین شده باشد یا رقمش قابل ملاحظه باشد در ایران وجود ندارد. باید در نظر داشته باشیم که جایزه‌ها در طول سال‌ها برای خودشان اعتبار کسب می‌کنند با این تغییر سیا‌ست‌ها و مدیریت‌ها، جایزه ادبی بی‌معنی است. ما جایزه ادبی‌ای نداریم که ده سال سابقه داشته باشد.
*
برای مثال جایزه ارشاد سیاست‌هایش را در هر دولت به طور کلی تغییر می‌دهد. سابقه این جایزه‌ ادبی به اندازه عمر مدیران سیاسی است؛ یعنی چهار یا هشت سال. تا زمانی که این مساله صنفی نشود و آن صنف تشکیل شده، بین کار حرفه‌ای و آماتور فرق نگذارد، راه به جایی نخواهیم برد. اگر مجموعه‌ای از نویسندگان و ناشران بتوانند با هم یک جایزه مستقل تشکیل دهند، آن جایزه در میان نویسندگان و مخاطبان مورد اقبال عمومی واقع خواهد شد اما این اتفاق نیافتاده است.
*
اگر دولت بتواند در یک پروژه فرهنگی سودآوری داشته باشد یا نظر عمومی را جلب کند، با همین مجوز می‌تواند از محل سود به اعمال سلیقه‌های خود بپردازد؛ اما مسئولی که فقط از طریق رانت نفتی، بودجه بیت‌المال را هدر می‌دهد به گمانم محق نیست که با برگزاری جایزه‌های مختلف به اعمال سلیقه بپردازد. بودجه عمومی متعلق به همه سلیقه‌ هاست.
*
اگر جایزه‌های ادبی برای اعتبار خودشان ارزش قائل بودند، می‌توانستیم از سیر طبیعی‌شان به صودی بودن‌شان پی ببریم. هر یک از جشنواره‌ها هر سال به یک تیپ اثر جایزه می‌دهند؛ معلوم نیست که این جایزه‌ها به کدام سمت می‌روند. از سوی دیگر هویت جایزه‌های دولتی هم چهار سال یکبار تغییر می‌کند. مردم هم نسبت به جایزه‌های ادبی بی‌اعتمادند.
*
باید سیاست‌گذاری‌ها در قبال جایزه‌های ادبی واحد باشند. اگر دولت برای جایزه‌های ادبی سفره بازکرده، همه آدم‌هایی که با یک‌سری اصول به این فرهنگ نزدیک می‌شوند، باید از آن استفاده کنند. اگر هم سفره را جمع کردند(که از نطرمن درستش هم همین است) آن وقت هر گروه بنشیند و کار خودش را کند و اول کسی که باید پایش را بیرون بکشد خود دولت است.
جایزه‌های موازی ارشاد را در نظر بگیرید؛ جایزه پروین، جایزه جلال، جایزه کتاب سال، جایزه کتاب فصل و...وقتی بنیانگذار، رویکرد و داور یکی است، تکثر مفهومی ندارد.


در همين رابطه :
ماخذ: خبرآنلاين

  نظرات
نام:
پست الکترونيک:
وب سايت / وب لاگ
نظر:
 
   
 
   
   صفحه نخست
   يادداشت
   اخبار
   تازه ها
   يادداشت دوستان
   کتابها
   درباره نويسنده
   تيراژ:٨٦٠٢٥٠
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
 

 
بازديد کننده اين صفحه: ٦٣٨٧
.کليه حقوق محفوظ است
© CopyRight 2008 Ermia.ir & Amirkhani.ir
سايت رسمي رضا اميرخاني
Because when the replica watches uk astronauts entered the replica watches sale space, wearing a second generation of the Omega replica watches, this watch is rolex replica his personal items.