این روزها دوست دارم بنشینم و یک چیزهایی را فقط تماشا کنم. تماشا کنم تا خدای ناکرده من این طوری نشوم نسبت به کسی که به او دین دارم.
دوست دارم بنشینم و ببینم که برخی دوستان که خواندن را با امیرخانی شروع کرده اند و او را قطب عالم نویسندگی می دانسته اند،امروز بی بصیرت می خوانندش!
دوست دارم تماشا کنم همان ها که دیروز "داستان سیستان" او را مصداق تمام و کمال ولایت مداری می دانستند، امروز او را به ولایت نداری محکوم می کنند.
دوست دارم ببینم که به جرم سکوت ، نویسندگی امیرخانی را هم زیر سوال می برند.
کم مانده است بگویند ارمیا را مثلا صادق هدایت نوشته است!
***
ولی آقای امیرخانی شما مقصرید!
شما مقصرید که چرا در این بلبشوی چپ و راست و در این روزگار اختلاط حق و باطل حرف نمی زنی!
شما مقصرید که چرا طرف یکی از این چند ناحق را نمی گیری!
شما مقصرید که چرا می خواهید در این روزگار مثلا فتنه به فرمایش مولا عمل کنید و چون بچه شتر سه ساله باشید که نه ازتان شیر بدوشند و نه سواری بگیرند.
آقای امیرخانی!
چرا بیانیه نمی دهید؟ چرا اظهار نظر در هر چیز باربط و بی ربطی نمی کنید؟ چرا نمی آیید در تلویزیون و بگویید که فلانی از اول هم مارکسیست بود و بهمانی از ابتدا لیبرال؟
چرا در انتخابات لوگوی کسی بالای سایت تان نبود؟ مگر شما به وظیفه تان عمل نکردید و جزو حماسه 40 میلیون نفری نشدید ؟ وای بر شما!
آقای امیرخانی!
نکند شما هم عامل موسادی. شاید هم از ایادی سیا باشی!
***
آقای امیرخانی!
در این دوره که گمانم کسی از کسی تشکر نمی کند، می خواهم از شما تشکر کنم.
از شما متشکرم برای بخشیدن لذت خواندن ،برای ناصر ارمنی که یک شبه خواندمش.
از شما متشکرم برای لمس حس عشق ، برای من ِاو.
از شما متشکرم برای شوق تفکر و نوشتن ، برای ارمیا،بیوتن و ازبه.