عادتهاي ديرينه خيلي وقتها زندگيات را ميسازند. يكي از بهترينهايش هم همين كتاب خواندن است. اما گاهي وقتها خواندن يك بار و دو بار هم سيرابت نميكند. در اين ميان دو كتاب در چند ماه اخير شدهاند كتابِ بالينيِ من. اولي آخرين رمان "رضا اميرخاني" است و دومي هم شاهكار بيبديل جرج اورول. كتاب بيوتن را تا امروز دست كم چهار بار خواندهام و در هر بار از اين دوبارهخوانيها لايههاي تازهاي را كشف كردهام و لذتي دو چندان بردهام. خواندن بيوتن، آخرين رمان اميرخاني را به همه اطرافيانم توصيه كردهام براي اين كه معتقدم اين كتاب قصه زندگي و زمانه ماست. در زمينه داستانهاي جنگي آثار ارزشمند بسياري منتشر شدهاند. از "شطرنج با ماشين قيامت" حبيب احمدزاده تا "دا" هر كدام حرفهايي براي گفتن داشتند. اما بيوتن براي من از همه اينها يك سر و گردن بالاتر بود. در واقع قصهاي كه اميرخاني روايت ميكند نهايت سرنوشت آدمهايي است كه درگير جنگ بودند و هنوز باقي قصهها اين خم كوچه را رد نكردهاند. در يك كلام بايد بگويم كه بيوتن ميتواند مكتب ادبي جديدي را تعريف كند....
توضيح سايت: البته روزنامهي شرق تيتري ديگر براي متن انتخاب كرده بود كه هيچ ربطي به بيوتن نداشت، تيتر روزنامه شرق اين بود: "از قلعه حيوانات تا درباره الي... كتاب باليني سياستمداران.
در همين رابطه :
ماخذ: روزنامهي شرق، مورخ 9/2/89 ص آخر