جلسه نقد و بررسي و رونمايي از چاپ چهارم كتاب نفحات نفت نوشته رضا اميرخاني در قالب اولين جلسه از سلسله نشستهاي يك كتاب يك نويسنده هفته گذشته برگزار شد.
اميرخاني كه به پرفروش شدن آثارش چه در حيطه داستاننويسي و چه در حيطه مباحث عمومي و غيرداستاني عادت كردهايم در اين نشست با تاييد صحت خبر حذف برخي از بخشهاي كتاب گفت: بخشي از كتاب كه باعث افتخارش بود و آن را دوست داشتم حذف شده است. اما چون مسوولي كه براي ما مشكلسازي ميكرد و باعث حذف آن صفحات شده تغيير كرده است، اين بحث را باز نميكنم چون به نظرم چوب به جنازه زدن است.
تا به حال عادت كرده بوديم وقتي مصاحبهها و اظهارنظرهاي نويسندگان طيف روشنفكر را ميخوانديم، از ايجاد مشكل توسط مسوولان و مميزان براي بخشهايي از كتابهايشان گلايه ميكردند و البته اين گلايهها را به حساب اين ميگذاشتيم كه برخي نويسندگان ميخواهند در داستانهايشان هر طوري كه دلشان خواست هر صحنه ناجوري را توصيف كنند و برادران مميز جلوي بيناموسي نويسندگان را سد ميكنند، حالا ماندهايم با سانسور كتاب نويسنده متعهدي مثل اميرخاني آن هم بخشهايي از كتاب كه درباره وابستگي كشور به نفت است چه بنويسيم؟
فرق اميرخاني با نويسندگان طيف روبهرويش فقط در همين چوب نزدن به جنازه است وگرنه هر دو به يك اندازه از مواهب مميزي بهرهمندند!
آرش شفاعي