تاريخ انتشار : ١٥:٢٨ ١٣/٤/١٣٩٠

جان سِتان ایرانستان! مطلبی از وبلاگ مطبع الموالات!

این شیخ معترف است که نسبت به قلم جناب میرزا رضا امیرخانی در مقام یک کاتب - علی رغم نیافتن هیچگونه سنخیتی در ایدئولوژی و شیوه‏ی تفکر شخص ایشان با این حقیر- ارادت قلبی خاص داشته و این ارادت از "بیوتن" می‏آغازد!

حکایت آن بیوتن مکتوب حکایتی بود صعب. حکایت تقابل مذهب و مدرنیته. حکایتی که مضمونش فی‏الحال و در زمانه‏ای که قلم‏ها به وفور بر گِردِ خضعبل می‏گردد تا شاید به‏سانِ احتمالا گم شده‏ام بتواند تحفه‏ی گلشیری را برباید! و به‏لحاظ محتوای مطلب کمتر کاتبی را مجذوب خویش می‏گرداند و الحق و الانصاف که ایشان جدای از نمایاندن اشراف چند جانبه‏ی خویش به علم الهیات و فلسفه و بعضا اقتصاد و سیاست، در طول حکایت جانب "حق" نگه‏داشته بود که این به جهت یک کاتب، کاری‏ست به غایت اصعب. و همین شد که حکایتش را برای چون ما خدازده‏ای بدلگام و عاصی خواندنی نمود!

اکنون بر سر آنیم تا از واپسین مکتوب ایشان که همین پیش پای شما بر زمین گذاشتیم بگوییم! سفرنامه "جانستان کابلستان". این مکتوبِ سه صد چهل و هشت ورقی از نُه بخش – مور و تیمور- مشهورات هرات – متواترات هرات – تحریرات هرات – زائر زار و نزار مزار – بلخ؛ الخ... – تقابل با کابل – انتخاباتیات و بلاکِش هندوکش رقم خورده است که هر بخش به زعم ما میراث‏دار حکایتی‏ست بس خواندنی در باب بلاد افغان.

علی ایحال فی‏المجلس نیت‏مان نقد مکتوب نمی‏باشد که مکرر بروز داده‏ایم که نقادی نمی‏دانیم و هم نقدِ کاتب نکنیم که این کاتبِ به نقل از خودش "قلم شکسته" هرکه باشد، تذکره الاولیاء خوان است! و هرچه باشد موضعش در قبال سیاست و رهبری و ایضا ولایت، ذره‏المثقالی با ما همجواری ندارد! لکن به گمان این شیخ اگر روزی روزگاری در میانه‏ی جُل و پلاسِ این یک- دو دهه ادبیات گشتند و نیافتند مکتوبی وزین و درخور، قابل تامل می‏باشد مکتوبات ایشان ( بیوتن و جانستان... مابقی را نخوانده‏ایم هنوز!) در کنار مکتوبات برخی بزرگانِ اندک شمار! چون جناب کاتب القدما میرزا داوود خان غفارزادگان با مکتوب "بی‏نام اعترافات" و جناب میرزا محمدرضا خان بایرامی با مکتوب "مردگان باغ سبز" و جناب میرزا جواد خان افهمی با مکتوب "سوران سرد" و چندتایی دیگر که فی‏الحال از خاطرمان گریخته‏اند.

و اما نکته:

در بخش "انتخاباتیاتِ" این مکتوب علی رغم اظهارات کاتب در خط نبشت نخست بر اینکه؛ این جزو فصول جانستان کابلستان نبود ( نقل به مضمون) لکن به گمان ما ایشان کل مکتوب را اصلا به‏خاطر گل روی این بخش آورده است! دیرگاه نظری بر انتخابات هشتاد و هشت ایران به بهانه‏ی تحلیل انتخابات افغانستان و های و هوی پس از آن! در ورق سه صد بیست و یک این مکتوب چونین آورده؛

...گسل‏ها اگر تعمیق شوند و من و تو یکدیگر را دشمن بپنداریم، هزاران خطِ جنگِ دیگر بینِ ماهای دیگر و شماهای دیگر پدید خواهد آمد و... شاید دوباره در همین خانه‏ها زندگی کنیم، اما کنارِ خانه‏هامان بایستی کسی با کلاشینکف راه برود...

این دعوتِ مکتوب فوق الذکر باشد بر وحدت ملی و نه مذهبی! و وحشت از فاشیسم مذهبی که اگر وضع همچنان بر این مدار بگردد، یحتمل گریبان این ملت را نیز خواهد گرفت!

کاتب در این مصحف مکرر اظهار می‏دارد که با طالب‏زدگی، با محرومیت و با خانه‏جنگی دائم، هنوز هم؛ جوان‏مرد مردمی هستند مردم این دیار. لکن تنها سوال شیخ این باشد که آیا با تمام این برادرکُشی ما نیز چونین مردمان خواهیم ماند؟!


در همين رابطه :
. ماخذ: وبلاگ مطبع الموالات اثر شیخ پشم الدین!

  نظرات
نام:
پست الکترونيک:
وب سايت / وب لاگ
نظر:
 
   
 
   
   صفحه نخست
   يادداشت
   اخبار
   تازه ها
   يادداشت دوستان
   کتابها
   درباره نويسنده
   تيراژ:٨٦٠٢٥٠
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
 

 
بازديد کننده اين صفحه: ٨٨٣٤
.کليه حقوق محفوظ است
© CopyRight 2008 Ermia.ir & Amirkhani.ir
سايت رسمي رضا اميرخاني
Because when the replica watches uk astronauts entered the replica watches sale space, wearing a second generation of the Omega replica watches, this watch is rolex replica his personal items.