تاريخ انتشار : ١٤:٥٠ ١٣/٧/١٣٩٠

گزارشی از جلسه‌ی کارنامه‌ی جناب سیدمهدی شجاعی: دچار اضمحلال فرهنگی شده‌ایم
بزرگداشت سیدمهدی شجاعی ـ1/
شجاعی: در سراشیبی اضمحلال فرهنگی هستیم
سیدمهدی شجاعی در آئین بزرگداشت و مرور کارنامه ادبی خود گفت: اگر از منظر 50 سال آینده به جریان فرهنگ در کشورمان نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آنچه رخ داده تا چه اندازه مایه تنزل فرهنگی ما بوده است. به همین دلیل می‌گویم که در سراشیبی اضمحلال فرهنگی هستیم.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت و مروری بر کارنامه ادبی سیدمهدی شجاعی، عصر روز سه‌شنبه 12 مهر با حضور رضا امیرخانی، صابر امامی، مجید مجیدی و سیدمهدی شجاعی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

شجاعی در این مراسم با اشاره به اینکه این نشست برای وی یکی از سخت‌ترین نشست‌هایی است که تا امروز در آن شرکت داشته است، گفت: شاید تصور شود که این نشست باید یکی از شیرین‌ترین نشست‌هایی باشد که من در آن حضور دارم، اما به واقع، جنس صحبت‌های این نشست همه از سر تواضع دوستان من بود؛ وگرنه من در حد این همه تعریف نیستم.

وی ادامه داد: راه پیش روی ما بسیار بیشتر از راه طی شده است و بالاتر از آن منزلت و رسالتی است که باید به واسطه این راه طی ‌شود؛ چرا که من وقتی به افق پیش رویم نگاه می‌کنم، تازه متوجه می‌شوم که چقدر راه را باخته‌ایم و چقدر سرمایه از دست داده‌ایم.

شجاعی با اشاره به اینکه آنچه این روزها بیش از هر چیز مرا آزار می‌دهد، وضعیت عمومی فرهنگی است، گفت: اینکه در این مراسم من اکرام و اعزاز شوم، لطف خداست، اما فاجعه‌ای که در حوزه فرهنگ این روزها و سال‌ها شاهد آن هستیم را نمی‌توان به این راحتی فراموش کرد.

نویسنده کتاب «سقای آب و ادب» افزود: ما در حال حرکت در سراشیبی اضمحلال فرهنگی هستیم. اگر از منظر 50 سال آینده به این جریان فرهنگ در کشورمان نگاه کنیم، آنگاه متوجه خواهید شد که آنچه رخ داده و به ویژه آنچه در چند سال اخیر رخ داده است تا چه اندازه مایه تنزل فرهنگی ما بوده است و کاش این فرهنگ که می‌گویم، فرهنگ به معنی خاص آن بود! متاسفانه این اتفاق در فرهنگ عمومی یعنی در جهان‌بینی، اندیشه، آداب و رسوم و ... رخ داده و این همه، آن چیزی است که شاکله یک ملت را تشکیل می‌دهد و من نگرانم که این جریان در نهایت به یک دوره انحطاط و ابتذال فرهنگی منجر شود.

شجاعی در ادامه افزود: باب شده است که دشمن موهومی را متصور شویم و همه چیز را گردن او بیندازیم و بگوییم همه ابتذال فرهنگی ما برگردن اوست، اما خود ما بیشتر از آن دشمن به خودمان ضربه زده‌ایم. دشمن ما را وادار کرد که دروغ بگوییم و آن را سکه رایج میان خودمان کنیم و وقتی این اتفاق رخ داد، طبعا به همراه آن انزوا و فقر هم حاصل می‌شود.

نویسنده کتاب «پدر، عشق، پسر» افزود: وقتی یک مقام ارشد اجرایی به راحتی دروغ بگوید و تهمت بزند، نتیجه این می‌شود که برسیم به این وضعی که امروز شاهد آنیم. وقتی شاهد هستیم که امروز ارزش و ضدارزش جای خود را عوض می‌کند، شک نکنیند که سراشیبی سقوط در کشور آغاز می‌شود ـ که شده است.

شجاعی ادامه داد: اینکه ما دشمن را با فرمول‌های ساده و ابتدایی تعریف کنیم، ساده‌لوحانه است. درست است که حضرت امام(ره) زمانی موضوع دشمن‌شناسی را مطرح کرد، اما نباید از یاد ببریم که چارچوب‌های حضور دشمن همواره ثابت نمی‌ماند. دشمن امروز در کنار مدیران ماست و با آنها تصمیم‌سازی می‌کند و این باعث می‌شود بلاهایی که ما خودمان بر سر خودمان می‌آوریم، بسیار بیشتر از آنچیزی باشد که گفته می‌شود دشمن در حال آوردن بر سر ماست.

وی افزود: توسل به عوامفریبی در سال‌های گذشته زیاد شده است. به اصطلاح هوای عوام‌الناس داشته شده است. همه گفتار و ثقل حرف‌هایمان شده عوام الناس؛ غافل از اینکه همیشه کسی که عوامفریبی می‌کند در نهایت خودش توسط عوام فریفته می‌شود و این موضوع در همه سطوح ما در حال اتفاق است. شما نگاه کنید روزگاری نه چندان دور، هنر و ادبیات فاخر در چه جایگاهی بود و امروز در چه جایگاهی.

شجاعی ادامه داد: دشمن ما را به دروغ و عوامفریبی هدایت و وادارمان کرده تا ارزش‌هایمان را تغییر دهیم. این در نهایت منجر به این شد که افراد بسیار ناکارآمد را در پست‌هایی بگذاریم که دستاودهایمان به راحتی فراموش شود.

نویسنده کتاب «کشتی پهلو گرفته» در ادامه با اشاره به اینکه اسلام این روزها ابزار فرار ما از دین شده است، گفت: این تعریف ما از دین و عمل نکردن به جنس حقیقی آن، این تلقی را در ذهن جوان پدید می‌آورد که اگر دین این است، باید برای کشف حقیقت به دنبال چیز دیگری باشم و راه دیگری برای ارتباط با آسمان بجویم.

وی تصریح کرد: در حوزه امور فرهنگی شاید تصور شود که این اتفاقات بر اساس نادانی و بی‌تجربگی در حال رخ دادن است، اما وقتی این اتفاقات در گذر سال‌ها در کنار هم قرار می‌گیرد، متوجه می‌شویم که یک طراحی هوشمندانه پشت این ماجراست و ما در معرض جدی‌ترین آسیب‌ها قرار دارم و مثلاً وقتی ما به این روند در قالب امری مثل ممیزی کتاب انتقاد می‌کنیم، فکر می‌کنند که گیر ما در خود امر ممیزی است و یا شخص خاصی.

شجاعی ادامه داد: این افراد مقصر نیستند؛ چون که جایگاهی ندارند. در حوزه ممیزی در سیستم جدید از من خواسته‌اند تمام واژه‌های شراب را از کتاب‌هایمان حذف کنیم و به جای آن نوشیدنی قرار دهیم! حال تصور کنید اگر بخواهیم حافظ را با این وصف منتشر کنیم، چه اتفاقی می‌افتد. من حتی فکر می‌کنم قرآن هم با این وزن در شرایط موجود قابل چاپ نباشد. از طرف دیگر به من می‌گویند از زبان رئیس جمهور آمریکا هم حتی نباید در ایران کلمه اسرائیل بیرون بیاید و در کتاب چاپ شود. به من می‌گویند که چرا در کتاب شما فرعون، دیالوگ‌های ضدتوحیدی دارد. این مثال‌ها به نظر من اتفاق نیست. یک مدیریت و سیاست‌گذاری ویژه پشت آن است که باعث می‌شود آثار افرادی مثل امیرخانی، کمال تبریزی، رسول صدرعاملی و محمدرضا بایرامی و احمد دهقان در ارشاد خاک بخورد و البته کسی نیست پاسخ بدهد که به راستی ممیزهای ارشاد چقدر بیشتر از این افراد درد دین و انقلاب دارند؟

وی با اشاره به دیدار خود با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت: با شخص وزیردراین رابطه صحبت کردم، اما متوجه شدم گویا ایشان خیلی اهل این حرف‌ها و در جریان موضوع نیستند. یعنی اگر ایشان را جای وزیر نفت و با کشاروزی هم می‌گذاشتیم، فرقی نمی‌کرد، اما آنچه رخ داده و موجب این انتصابات می‌شود، سیاستگذاری اشتباه است.

شجاعی در ادامه با اشاره به اینکه آنچه به عنوان دین در حال ارائه است، آنی نیست که حقیقت دین باشد، افزود: اصلی‌ترین وظیفه هنرمندان و اهالی قلم، معرفی ماهیت دین است. ما چیزهایی را از دل اسلام درآوردیم که در اسلام نبوده است و این تعریف از دین طبیعی است که ما را به انحطاط می‌رساند.

وی افزود: این مایه افتخار نیست که کسی در حوزه موسیقی مسئول باشد و بگوید که من از بچگی از صدای شجریان خوشم نمی‌آمد. اینها اتفاقی نیستند. این یعنی حرکت هوشمندانه ما در راه حرکت به سمت اضمحلال و هر کدام از ما باید به سهم خود نقشی در جلوگیری از آن داشته باشیم. تعریف ما از دین این روزها شده بالا رفتن از دیوار خانه مردم به بهانه جمع‌آوری ماهواره‌. کجای فرهنگ اهل بیت (ع) چنین کاری ارائه شده است؟ در هیچ کجای تاریخ و سیره اهل بیت (ع) اجازه این کار داده نشده است.

شجاعی با اشاره به اینکه باید در تعاریفمان تجدید نظر کنیم، افزود: هنر به واسطه الهام هنرمند است که دینی و غیردینی می‌شود و لذا هر اتفاق هنری که در هنرمند رخ دهد؛ چه بفمد و چه نفهمد از آن خداست. ما به هر پدیده شگفتی که در تاریخ بپردازیم، آن پدیده در جای خود است و ما هم در جای خودمان و این یعنی هر لحظه ماییم که برای رسیدن به اصل آن پدیده باید رشد کنیم.
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1424730



رضا امیر خانی: می​خواهم به رسم نمکدان​شکنان حرف بزنم
ضا امیر خانی در جلسه نقد و بررسی آثار سید مهدی شجاعی ترجیح داد تا به جای صحبت از این نویسنده ، در مورد آثار ادبی او سخن بگوید.
به گزارش خبرآنلاین، نویسنده رمان«بیوتن» صحبت​هایش را با این جمله آغاز کرد که اجازه بدهید به​رسم نمکدان​شکنان این روزگار روابط را فراموش کنم و از آثار سید مهدی شجاعی سخن بگویم.

ه گزارش خبرنگار ادبیات برنا، نشست بررسی کارنامه «سیدمهدی شجاعی»، عصر روز گذشته با حضور مجید مجیدی، رضا امیرخانی، سیدعلی موسوی گرمارودی، سهیل محمودی، صابر امامی، حجت الاسلام زائری و جمع کثیری از علاقه مندان به این نویسنده و شاعر دینی و اهالی رسانه برگزار شد. اجرای این نشست بر عهده علی اصغر محمدخانی بود که هر کدام از سخنرانان را به ترتیب برای صحبت فرا می خواند.



شجاعی به نوعی محیی و مجدد ادبیات خداباورانه است
«رضا امیرخانی» در ابتدای سخنانش گفت: آثار، فرودست نویسنده قرار می گیرند، بنابراین من در اینجا تمام علایق و دوستی هایم را با سیدمهدی شجاعی کنار می گذارم و فقط به صحبت درباره آثار وی می پردازم. دو مقوله مطرح است که من فکر می کنم این دو مقوله با هم که در کارنامه آقای شجاعی وجود دارد که داوری بر این کارنامه را سخت می کند؛ ادبیات دینی یا خداباور و غیرخداباور، این مقولات است که من فکر می کنم کل آثار شجاعی در این راستا و شاخه قرار می گیرد و اصلا شاید کار وی طوری بود که به نوعی محیی و مجدد ادبیات خداباور در ادبیات داستانی باشد. در این مجال نمی خواهم در مورد ادبیات دینی سخنی بگویم بلکه می خواهم قسمتی از ادبیات را فارغ از تقسیم بندی بزرگ ادبیات خداباور و غیر خداباور را مطرح کنم و فقط درباره یک گونه و ژانر در ادبیات، یعنی گونه مذهبی سخن بگویم.

وی درباره تفاوت آثار دینی و مذهبی و تفاوت شان بیان کرد: گونه مذهبی با ادبیات دینی متفاوت است و نسبت این دو الزاما آن طور که در ذهن ما است، مطلق نیست. هر اثری که در ژانر مذهبی نوشته می شود، الزاما اثری دینی نیست. ما می توانیم تمامی مشخصه های دین را در اثرمان بیاوریم، اما کارمان دینی نباشد، یعنی می توانیم قصه انبیا را بنویسیم، اما این قصه، خداباورانه نوشته نشود، چه بسا اینکه داستان های سفارشی داخلی بسیاری با این ویژگی ها موجود هستند، اما خداباورانه نیستند و در عرصه رسانه و مکتوب فراوان یافت می شوند.


زندگی معصومان دستمایه کار سیدمهدی شجاعی
امیرخانی با اشاره به آثاری که در آنها زندگی معصومان و انبیا، دستمایه کار نویسنده قرار گرفته اند، درباره آثار سیدمهدی شجاعی گفت: در برجسته ترین آثار آقای شجاعی و آن چیزی که به نظر من ذخیره زندگی وی است، زندگی معصومان دستمایه کار یک هنرمند قرار می گیرد. این آثار از موفق ترین آثار هستند و جالب این است که رقبای فراوانی هم دارد، اما چه اتفاقی می افتد که این آثار در نگاه مخاطب برتر قرار می گیرد و جایگاه بالاتری می یابد.



شجاعی هیچ وقت درامی برای معصومان ننوشته است
نویسنده «من او»، در ادامه سوالی را مطرح کرد و درباره آن توضیح داد: سوال اصلی من این است که آیا "درام" به مفهوم غربی آن، که هنرمندان مجبورند با آن کار کنند، حول زندگی معصوم امکان پذیر است یا خیر؟ اگر هست باید مطلوبیتش را بررسی کرد، برای اینکه عده ای هم هستند که اصلا آن را مطلوب نمی دانند. من اعتقاد دارم درام به شکل غربی و با آن اصول داستان نویسی که ما آنها را یاد گرفتیم، حول زندگی معصومان، امکان شکل گرفتن ندارد. اصلا داستان درام غربی، حول زندگی معصوم نمی تواند شکل بگیرد, یعنی من نویسنده، زمانی که قصد نوشتن می کنم، محاکات نفسانی خودم را با شخصیت های داستان را باید به تصویر بکشم و روی کاغذ بیاورم؛ کدام شخصیت ها در حیطه اشرافم قرار می گیرند و با کدام شخصیت ها، احساس همراهی و همدلی دارم، قطعا شخصیت هایی این ویژگی را دارند که به لحاظ نفسانی بر آنها اشراف دارم. یک نویسنده به اندازه فاصله بین نفس هایش، تنها می تواند روی شخصیت هایی که کندتر از خودش حرکت می کنند، درام خلق کند. این اتفاق، تفاوت کار آقای شجاعی با بقیه کارهای دیگر است، چرا که هیچ وقت درامی برای معصومان ننوشته است و مقلدان فراوانی هم که از راه وی تبعیت می کنند، این فن را نیاموخته اند.
شجاعی در جایگاه راوی فروتن به شرح زندگی معصوم می‌پردازد و برای همین هیچ‌گاه ادعای گزاف خدای‌گونه نمی‌کند که این اثر  را خدا نوشته است!


در آثار شجاعی، با یک نویسنده فروتن روبروییم
امیرخانی با اشاره به اینکه در آثار شجاعی، نه با یک دانای کل یا دانای محدود، نه با یک راوی اول شخص یا سوم شخص، که با یک نویسنده فروتن روبروییم، گفت: ما در آثار شجاعی با یک راوی فروتن روبروییم که در قیاس با معصومین (ع) جای خود را می‌داند و این تفاوت او با بقیه کسانی است که داستان ائمه اطهار (ع) را می‌نویسند و این بدون شک یک اتفاق و کشف و الهام ناخودآگاه است که در تمام آثار او هست. یعنی مهم‌ترین اتفاق داستان شجاعی، این است که او جایگاه خودش را در روایت اثرش به خوبی می‌داند و پس از سال‌ها جنگیدن با قالب توانست آن را مهار خود کند و کلیشه رایج جای تفکر عمیق و ذات انسانی را نگرفته است.

نویسنده «نفحات نفت» در پایان گفت: اگر قرار باشد از میان داستان های نویسندگان ایرانی، 5 اثر را انتخاب کنم، حتما «ماه جبین» یکی از آنها بود که قطعا پاکترین عاشقانه داستانی ایران است که تا به حال خوانده ام.
به نقل از برنا و خبرآنلاین
http://www.bornanews.ir/Pages/News-80475.aspx

http://www.khabaronline.ir/detail/176749/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-/%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF

  نظرات
نام:
پست الکترونيک:
وب سايت / وب لاگ
نظر:
 
   
 
   
   صفحه نخست
   يادداشت
   اخبار
   تازه ها
   يادداشت دوستان
   کتابها
   درباره نويسنده
   تيراژ:٨٦٠٢٥٠
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
 

 
بازديد کننده اين صفحه: ٧٩٣٧
.کليه حقوق محفوظ است
© CopyRight 2008 Ermia.ir & Amirkhani.ir
سايت رسمي رضا اميرخاني
Because when the replica watches uk astronauts entered the replica watches sale space, wearing a second generation of the Omega replica watches, this watch is rolex replica his personal items.