|
تاريخ انتشار : ١٣:٣٥ ٢٧/١٠/١٣٨٩ |
|
آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(10)
|
جهت سهولت دسترسي كاربران، هر پانزده مطلب مرتبط در يك صفحه ذخيره خواهند شد. براي ديدن صد و سی و پنج نظر قبلي به لينكهاي پايين صفحه مراجعه فرماييد.
========================================
150
خبرگزاری دانشجویان: گاهنامه پیاده رو
http://snn.ir/news.aspx?newscode=13890908018
...-آذر89
دومين گاهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی«پیادهرو»، به همت مرکز مطالعات و پژوهش های راه نو بسیج دانشجویی دانشگاه سمنان منتشر شد.
به گزارش خبرنگار «شبکه خبر دانشجو» از سمنان، در دومین شماره این گاهنامه مطالبی با عناوین «نگاهی به سیستم آموزشی غلط و محافظه کارانه خانواده و مدرسه»، «دید غیرعلمی و محافظه کارانه حاکم بر محیط علمی ما»، «نقد و بررسی فیلم ملک سلیمان» و « نگاهی به سریال قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی» به چاپ رسیده است.
بر اساس اين گزارش، «پرونده ای برای کتاب نفحات نفت، اثر رضا امیرخانی»، «تاملی درباره جهاد و نظریه جهاد در اسلام»، «خانه های تاریخی تهران در چنگال شهرداری» و «نقدی بر ساخت و سازهای جدید در دانشگاه سمنان» ديگر مطالب این شماره گاهنامه را تشکیل می دهند.
========================================
149
شهرآرا(روزنامه مردم مشهد): گشت و گذاری در دوازدهمین نمایشگاه کتاب مشهد
http://www.shahrara.com/details,1389,9,7,12,00.html
...-آذر89
با خودم فكر ميكنم، چرا در اين نمايشگاه حضور انتشارات صاحبنام كمرنگ تر است؟چرا آثار نويسندگان و شاعران بزرگي مثل جلال آلاحمد، نادر ابراهيمي، بزرگ علوي، رضا اميرخاني، محمود دولتآبادي، سيمين دانشور، محمدعلي جمالزاده، قيصر امينپور، سلمان هراتي، طاهره صفارزاده، شهريار و... كمتر به چشم ميخورد.
========================================
148
مهاجرا الی الله: ورزش دولتی یا ورزش مردمی؟
http://mojtabahaddadi.mihanblog.com/post/6
فرزان حدادی-آذر89
اما فوتبال، ورزشی انگلیسی است که مطابق موازین فرهنگی آنها ایجاد شد و هنوز هم لیگ برتر انگلیس نماد آن محسوب میگردد. این ورزش در جوامع غربی ریشه دوانده و رشد کرده است. زیبایی این ورزش در کنار نفوذ جهانی مبدعین آن باعث شده است که به ورزش اول جهان تبدیل شود. اما در شرق، برای عقب نماندن از قافله فدراسیونی برپا می کنیم و زمین می سازیم و ورزشکار استخدام می کنیم. حتی در ساختارهایمان هم لیگ برتر را از روی دست آنها کپی می کنیم و فکر می کنیم با حرفه ای شدن فوتبال همه مشکلات حل خواهد شد. گو اینکه زمانی که فوتبالمان حرفه ای نبود موفقتر بود. از آنجا که باید در میادین جهانی بدرخشیم دولت وارد حمایت تیمهای ملی و حتی باشگاهی می شود، دولت حتی تیمهای جدید میسازد. صنایعی که هشتشان گرو نهشان است میلیاردی خرج فوتبال می کنند به دستور دولت. نمی دانم بخش ورزش کتاب نفحات نفت را خوانده اید یا نه، تحلیل زیبایی از فوتبال کشور دارد. آیا دولت فکر میکند با این مبالغ کلانی که رشوه گونه به ستاره
========================================
147
نوشته ها: نقدی بر نفحات نفط
http://doc.smnajmabadi.com/?p=243
سید مصطفا نجم آبادی-آذر89
اشکالات را همه میبینیم، ولی برخی همچون امیرخانی سعی میکنند آن را بدانند و بعد بنویسند و در واقع صورت مسئله را تعریف کنند و برخی دیگر نیز باید به فکر ارائه راه حل باشند و بر آن بیاندیشند. امیرخانی علاوه بر نوشتن صورت مسئله و تعریف آن در برخی قسمت ها سعی در ارائه راهکار نیز داشته است که البته ستودنی است ولی می بایست آن را از خود مسئله و صورت سوال جدا کرد تا بتوان ارزش سوال و تعریفش را حفظ کرد و در عین حال بر پاسخ ها و راه حل ها نیز…
========================================
146
دیمزن2: سفرنامه قسمت چهارم
http://dimzan.blogfa.com/post-256.aspx
فائضه حدادی-آبان89
5 دقيقه هم نشد كه رسيديم. همنام همان فروشگاه طبقه سوم خيابان است. ياد اميرخاني مي افتم و "نفحات نفت"ش و قضيه اين عادت غربي ها كه هر كارشان بگيرد زود زود شعبه هاي آن را افتتاح مي كنند. اين يكي يك مزيت عالي دارد و آن هم يك مغازه چسبيده به آن است كه از شير مرغ تا جان آدميزاد دارد. از بند رخت بگير تا سنجاق قفلي و صابون مراغه! و جوراب بچه و هر ريزه كاري ديگري كه فقط در يك مغازه ِ خرازي واقع در گلوبندك تهران مي توانند يكجا جمع شوند! اعجاب انگيز تر از پيدا كردن چنين مغازه اي قيمت هاي عجيب و غريبش است. آنقدر معقول كه خيلي هايش از تهران هم ارزان تر به نظر مي رسد. دلم مي خواست از همه چيز بخرم ولي گذاشتم براي خريدهاي بعدي هم انگيزه كافي بماند.
========================================
145
آرمانخواهی: امالموانع رشد کشور
http://armankhahi.blogfa.com/post-404.aspx
ALCOMX-آبان89
يعني همه آنها عوامل ايجابي و مقتضيات اصلاح كشورند اما مانعي وجود دارد كه اگر رفع نگردد، مقتضيات موجود نيز امكان بالفعل شدن نخواهند داشت و آن چيزي نيست جز: «نفت»
نميخواهم مثال اين مانعيت را در عرصههاي مختلف بزنم چنانچه اميرخاني در «نفحات نفت» خود پرداخته و ديگران در جاهاي ديگر و بهتر است با مخاطبي كه دغدغه فرهنگ و تربيت و كار تشكلي دارد سخن از تاثيرات آن عامل در اين عرصه بزنم.
========================================
144
خبرآنلاین: پرفروشترینهای سام در هفته گذشته، سیدمهدی شجاعی و رضا امیرخانی در صدر
http://www.khabaronline.ir/news-105795.aspx
...-آبان89
عنوان پرفروشهای هفته دوم آبان ماه در سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» به کتابهای «سقای آب و ادب» نوشته سیدمهدی شجاعی و «نفحات نفت» رضا امیرخانی اختصاص داشت.
رتبه دوم پرفروش ترین های «سام» در هفته گذشته به آخرین اثر رضا امیرخانی با نام «نفحات نفت» اختصاص داشت که از سوی انتشارات افق منتشر شده است. این کتاب درباره فرهنگ و تاثیرپذیری فرهنگ از نفت در کشورمان است. نویسنده کتاب بر این نکته تاکید دارد که کتاب «نفحات نفت» درباره نفت نیست، بلکه درباره فرهنگ نفت است و این نکته که از وقتی تمام تلاش و وجه همت همه ما این شده است که شیر نفتی پیدا و از آن ارتزاق کنیم، چه به سر فرهنگمان آمدهاست؟». این کتاب نوعی نقد فرهنگی است که احوال اجتماع ما را بررسی کرده است. نویسنده تلاش کرده فرهنگ را خارج از فضای سیاسی یا به عبارتی بالاتر از فضای سیاسی کشور دیده و بررسی کند.
========================================
143
دیدگاه (آتی نیوز): روزهایی که نباید...
http://atynews.com/fa/pages/?cid=26742
مصطفی آجرلو-آبان89
البته اصلی ترین اهتمام من در نوشتن این - به قول رضا امیرخانی – اخوینی آنجایی شدت گرفت که در مشروح بیانات رهبرمعظم انقلاب با اعضای مجلس خبرگان این جمله را شنیدم که ایشان فرمودند...
========================================
142
عقابها: روشنفکری که فک نمیزند
http://yaghchi.blogspot.com/2010/10/blog-post.html
حسین یاغچی-آبان89
رضا امیرخانی متفاوتترین چهرهي روشنفکری چند سال اخیر ایران است. سنت روشنفکری ایران دیرزمانیست اسیر تفکرات کسانی شده است که فارغ از اجتماع امروز خود به بیان حرفهایی مشغولند که از عمر آن حرفها، سالهاي سال است كه ميگذرد. توگویی هر چه اینان یادگرفتهاند مربوط به عهد شبابشان بوده است و از آن پس، فقط همان حرفها را تکرار میکنند و به قول معروف، جیرهخوار جیب هستند. آن هم جیب زهواردررفتهای که آنقدر کهنه و فرسوده شده است که دیگر نه تاب حمل باری دارد و نه اصلا شوقی برای استفاده برمیانگیزد. اين سنت فكري مربوط به يك نسل و دو نسل نيست و سنت فكري اين مملكت است از دوران و قروني كه تعاريف جديدي بر جامعهي جهاني حاكم شده است. سنتی که منتزع از اجتماع میاندیشد و ناله، تَهِ درد و حرفاش است و درمان نيز هم. درد را منفعلانه ديدن و كنج عزلت گزيدن و بر اين «نفرين شدگي» ضجهزدن؛ اين است سنت ادبي-هنري يك مملكت كه قرار است، مايهي فخر مردمانش باشد و از آن، طريقِ زندگي جستوجو شود. علت اینکه چرا این سنت روشنفکرانه، میان آدمهای هر نسل از اجتماع ما تکرار میشود، نخست، ناشی از نوع سلوک و مشی زندگی این قشر از نخبگان اجتماع ماست که هم عمرشان را کوتاه میکند و هم روی فکرشان تاثیر سو میگذارد. تاثير آداب بدِ خواب و خوراک و نيز دود و دم، كه در خيلي از موارد تبديل به لوازم روشنفكري و فرهيختگي شده است یکی-دو تا نیست و مثنوی هفتاد من است و اگر بخواهیم شرحاش دهیم در قالب یک یادداشت و حتی یک کتاب هم نگنجد. اثري هنري كه ميخواهد منفعل نباشد و نيرو بيفزايد؛ به خالقان سالم و شادابي نيازمند است كه نمود سلامت تن و روان باشند. نه افراد بيحال و خمودهاي كه چند ساعتي پس از دود و دم روي پا هستند و فكر، صادر ميكنند و بعد از آن بايد به كنج خود پناه برند و با هزارجور حالآور و سكرآور، شارژ مجدد شوند.
علت دوم، به نوع رشد و پاگرفتن آنها در اجتماع مربوط است. قرني سپري كردهايم در معيت هنرمندان و روشنفكراني كه تنها متاع قابل عرضهشان در اجتماع، مخالفخواني و ساز مخالفزدن بوده است. به لطف ساختارهاي حاكم بر اجتماع، آنها تنها بلدند واكنشهايي منفعلانه و نه فاعلانه از عصر خود ارائه دهند و روضهخواني كنند و اسماش را بگذارند نشاندادن راه و چاه. طبيعيست كه چنين هنرمند و اديبي نياز ندارد كه خود و انديشههايش را به روز كند. تفكراتاش در همان تحولات عهد شباباش فريز شده است و آنوقت، با همان معيارها دربارهي دوران حاضر «فَك ميزند». خواستم بگويم اظهارنظر كه فكزدن و ورزش استخوانهاي فك به واسطهي دود و دم به نظرم مناسبتر آمد.
براي من، خواندن كتاب نفحات نفت از رضا اميرخاني، كورسويي بود بر اين تاريكي بيراهه رفتنها. رضا اميرخاني در طول همهي اين سالها در مقام يك داستاننويس، چهرهاي متفاوت بوده است. نه از مخالفخواني نان خورده است و نه به صف نويسندگان و هنرمنداني پيوسته است كه به زور بودجهي دولتي و خريد دولتي، اثري عرضه كردهاند. كتابهايش آنقدر فروش داشتهاند كه از هر دوي آنها بينياز باشد. در مصاحبههايي هم كه از او خواندهام، آدمي ديدهاماش علاقهمندِ شناخت و بديهيست كه اين علاقهمندي، راه بر هرگونه تعصبِ بيجا ميبندد. اما همهي اينها كه ميتوان همچنان ادامهشان داد، يك طرف و كتاب اخير او «نفحات نفت» يك طرف. در مورد محتواي كتاب اميرخاني، بحثهاي زيادي وجود دارد. سيستم اقتصاد نفتي، آفاتي بنيادين به بار ميآورد كه شايد مهمتريناش حذف نظام واقعي بازار باشد. در واقع بر اثر ورود نفت به تعاملات اقتصادي اجتماع، نظام طبيعي بازار كه مبتني بر رقابت بر مبناي كيفيت است جاي خود را به امتيازهاي ويژه و رقابت، سرِ نزديكي به شير نفت داده است و يكي از بارزترين نشانههاي آن را در عرصهي فرهنگ مشاهده ميكنيم. چه آنها كه در صف فروش كالاي بيمشتريشان به دولت ايستادهاند و چه آنها كه ساز مخالفخواني در دست گرفتهاند، همگي در سايهي اقتصاد نفتيست كه پديد آمدهاند و اگر نفتي نبود شايد وضعيت فرهنگي و چهرههاي فرهنگي اين عصر، گونهاي ديگر ميبودند. جان كلام اميرخاني كه در قالب تحليل كارنامهي طبقهي مديران شكل گرفته است، بر اساس همين جانمايهايست كه عرض شد. اما جداي از بحثهاي محتوايي دربارهي كتاب، آنچه منظور اين نوشته از تفاوت اميرخاني با جريان روشنفكري حال حاضر ايران است در نگاهي خلاصه ميشود كه در بساط روشنفكري دوران ما ناياب است و آن هم زبانيست كه بشود فهميد. در واقع آن كلامي كه در نقد فرهنگ جامعه، سراغ «نفرينشدگي تاريخي» نرود و دنيايمان را خاردار با بيابانهاي ماردار توصيف نكند. بيايد دو-دوتا چهارتا كند و با كنار هم چيدن علت و معلول، نشان دهد ما كه هستيم و كجا رسيدهايم. اميرخاني به عنوان يك روشنفكر، اين مسير را طي كرده است. نه كلاماش را به واسطه محتواي كتاب، درگير عدد و رقم اقتصادي كرده و نه مانند بسياري از تحليلهاي اديبان و هنرمندان درباره امورات اجتماع، در عالم انتزاع سير كرده است. خودش ميگويد كارش «اِسِي» است نه «آرتيكل». در آن، هم ميشود استقلال اجتماعي يك روشنفكر را ديد و هم به روز بودن او را. روشنفكري كه واقعا به وضعيت پيرامون خود حساس است و علت را ميجويد نه اينكه معلولهاي علت را ناسزا گويد. نميدانيم اين نگاه خاص، ناشي از تلفيق رشتهي تحصيلي اميرخاني (مهندسي مكانيك) با كارهاي ادبي او بوده يا از تجربيات ديگري نشات گرفته است. اما هرچه هست سرمشق جديديست از روشنفكري ايراني. سرمشقي كه در قالب كلامي جاندار، با زندگي در دنياي امروز همسوست و خواندناش عزلتگزيدن نميآورد.
========================================
141
صاد: آخرین کتابهایی که خواندهام
http://mskarimi.ir/post-49.aspx
محمدصادق کریمی-آبان89
نوشته ی : رضا امیرخانی / جستاری در فرهنگ و مدیریت نفتی / نوشته ایست بسیار دقیق و موشکافانه که سیطره ی نفت را بر اقتصاد و فرهنگ کشور مشخص می کند و ضررش را هم بیان می کند و راه حلی برای برون رفت از آن ارائه می دهد . به قول خود امیرخانی ، این کتاب ، جلد صفرم کتاب « نشت نشا » ی اوست . حتماً بخوانید !
========================================
140
کتابفروشی هدهد: پرفروشترین کتابهای مهرماه
http://hodhodbook.blogfa.com/post-18.aspx
سانتیاگو-آبان89
اطلاعیه: اعلام پرفروش های کتاب فروشی هدهد در مهرماه:
کتاب های پر مخاطب مهرماه به شرح زیر معرفی میشود:
1. دوست بازیافته / فرد اولمن
2. از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم / هاروکی موراکامی
3. دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد / آنا گاوالدا
4. خرده جنایت های زناشوهری / اریک امانوئل اشمیت
5. دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل / هاروکی موراکامی
6. نفحات نفت / رضا امیرخانی
========================================
139
یادداشتهای یک فیلوسوفوس: بازم سلام
http://taoreza.blogfa.com/post-57.aspx
تائو-مهر89
خیلی وقت بود که چیزی برای خوندن نداشتم که یه هفته پیش آخرین کتاب رضا امیر خانی یعنی نفحات نفت رو یکی بهم هدیه داد
دیروز شروع کردم به خوندن و الآن صفحه شصتم بخونی فکر کنم بدت نیاد اما شاید هم بیاد اگه اومد به بدت بو دیگه نیاد !
========================================
138
سه کلهپوک:...
http://sekalepuk.blogfa.com/post-66.aspx
ریحانه-مهر89
پس مثلا علی پروین که محبوب ترین ستاره ی مردمی فوتبال ایرانی است در تیمی که روبروی تیم سلطنتی می ایستد
باید لقبی پیدا کند که دهه ها بعد بر سر زبان ها بافتد
مانند سلطان.........
و همین علی پروین است که مجبور میشود به دلیل خاستگاه مردمی اش با شادی و غم
مردمانشان هم راه شود جوری که به فتوای نهایی امام برای دفاع سراسری خود را با بی ام
ذبلو اخرین مدلش میرساند به دو کوه کنار بچه های جنگ......
خب دیگه بقیش سیاسیه
از کتاب نفحات نفت برگرفته شده بود
حتما بخونید کتابشو توپه توپه
ولی خب ما که اصلا به روی مبارک نمیاریم بازی رو ۰ کردیم
ولی ۶ تاییاش یادشون نره
========================================
137
بیایید بیایید در این خانه بگردید: افق
http://omide-ma.blogsky.com/1389/07/24/post-161/
سینا-مهر89
رضا امیر خانی از نویسندگان توانمند اصولگرا و روشنفکر کشورمان است که همگان با آثار داستانی او آشنا هستند.وی در کتاب "نفحات نفت" مدیریت دولتی حاکم بر نفت را مورد بررسی قرار داده و به بیان برخی از پیامدهای اینگونه مدیریت پرداخته است. نوع جمله بندی ها و انتخاب کلمات توسط امیرخانی بسیار خوب انجام می گیرد و از خواندن نوشته های او احساس خستگی نخواهید کرد.بخصوص با توجه به اینکه" نفحات نفت" لحنی داستان گونه دارد و در آن برای هر فصل مصداق های مورد نظر نیز زده شده است. بخش هایی از فصل "افق"درپایین آورده شده است.
آورده اند " جان مایه ی روزگار" چیزی است که بازگشت به آن شدنی نیست.فروپاشی آرام آرام این جان مایه از آن است که جهان به پایان خود نزدیک می شود.یک سال نیز , از همین رو تنها بهار یا تابستان ندارد. یک روز هم , به همین سان. باز گرداندن جهان امروز به صد یا چند صد سال پیش , شاید دلخواه آدمی باشد, اما شدنی نیست.پس ارزنده است که هر نسلی , آنچه در توان دارد ,به کار بندد.(هاگاکوره ; تسونتومو یاماموتو)
با یک افق درخشان حتی بدون داشتن پیشینه ای افتخار آمیز می توان مسیر توسعه را پیمود , اما بدون افق ولو با داشتن پیشینه ای افتخارآمیز , هیچ حرکت جهت داری متصور نیست.
ما با افق چه کرده ایم ؟ اصلا چه افقی را , چه دورنمایی را برای جوان ایرانی تصویر می کنیم ؟ مدام می گوییم ایران 1400 ! خوب ...افغانستان و عراق هم به 1400 می رسند , همانگونه که آمریکا هم به 2000 رسید.قرار است در 1400 چه داشته باشیم؟ و در چه روزگاری باشیم ؟ افق را کوتاه گرفته ایم.افق را گرفته ایم نوک بینی مان و برای همین دست و بال مان گیر می کند بهش و فرصت کار نداریم.افق باید دور باشد و دست نیافتنی.افق باید پیش رو را نشان دهد , نه پس پشت را.تمدن اسلامی مدرن گذشته گرا نیست , آرمانش رسیدن به شکوه عباسی و اقتدار صفوی نیست.راجع به چیزی در انده حرف می زند , نه چیزی در گذشته.افق انرژی هسته ای , افق توسعه چینی , افق دموکراسی هندی , افق اقتصادی مالزی , گذشته گرا است. افق جامعه مدنی , چه از جنس مدینتۃ النبی , چه از جنس سیویل سوسایتی گذشته گرا است.پس پشت را نشان می دهد , نه پیش رو را ! افق 57 هم که این روزگار گاهی شنیده می شود , نیازی به توضیح ندارد ! خود مبدع آرمان های 57 اگر امروز بود , آرمان های امروزی ش را شرح می کرد ! دست یافتن به هر کدانم این عبارات , بازتولید تجربه ای تاریخ مصرف گذشته است.واپس گرایی است , تحجر است.
شیوه ی زندگی با افق نسبت دارد.اگر افق دور باشد , شیوه ی زندگی روشن می شود.جای حرکت پیدا می کندمی شود تغییرش داد و متحولش کرد و بررسی اش کرد و نظارت داشت بر آن.افق را که نزدیک بگیری , گیر می کند به شیوه ی زندگی و شیوه ی زندگی مبهم می شود و ذهنی و انتزاعی ...
افق را اگر بجای تمدن اسلامی مدرن , گرفتی "انرژی هسته ای حق مسلم ماست " , شیوه ی زندگی مبهم می شود و مردمان گاوگیجه می گیرند.افق " انرژی هسته ای"شیوه ی زندگی هیچ قشر از اقشار اجتماعی را به درستی روشن نمی کند. با افق :انرژی هسته ای" حتی شیوه ی زندگی یک دانشجوی فیزیک هم که در سازمان انرژی اتمی استخدام نشده است , مجهول باقی خواهد ماند , چه رسد به شیوه ی زندگی باقی اقشار جامعه که الزاما دانشجو و دانشمند فیزیک نیستند...
افق " انرژی هسته ای" حس امنیت را می گیرد.مردم را مضطرب نگاه می دارد. این افق , به جلسات روزمره ی آژانس انرژی اتمی , بستگی وثیق دارد ! به پشت چشم نازک کردن دول غربی هم ایضا.به دنده ای که آقای رئیس جمهور آمریکا صبح روی آن از خواب بیدار شده است ایضا. به دندان قروچه ی وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس هم ایضا...چرا افق زندگی یک مردم را وصل کنیم به چیزی متغیر که هر روز مضطرب باشند؟ این اقل ضرر افق کوتاه مشت پرکن است که خود برای نابود کردن یک عمر از یک ملت کافی است !
اگر افق تبدیل شود به چیزی بزرگ و انتزاعی مثل "تمدن نو اسلامی" آن زمان هرکسی با هر سطحی از سواد و قدرت و ثروت در این ساز و کار وظیفه اش را کشف می کند و شیوه ی زندگی اش را می سازد.شیوه ی زندگی ایرانی فقط در ظل آفتاب افق تمدن اسلامی شکل خواهد گرفت.
نفحات نفت ; رضا امیرخانی(نشر افق)
========================================
136
ذرهصفت: انتقاد رضا امیرخانی از دولت1
http://zareh.blogfa.com/post-46.aspx
سیدرضا حسینی-مهر89
"برای رضایت مردمانِ یک شهرِِ محروم، لازم نیست که رییس جمهور در سفرِ استانی اول، وزیر نیرو را و در سفر استانی دوم، فرماندار را ایلا اولا کند! در سفر اول وعده دهد که اگر مشکل آب شور حل نشود، وزیر نیرو را فرو می کنم توی لوله آب یا بالعکس، و در سفر دوم دستور دهد که حالا که مشکلات حل نشده است، کارتابل کاریِ فرمانداریِ خرمشهر را بفرستید دفتر رییس جمهور یا بالعکس!
این وعده و وعیدها لازم نیست، بل لازم است که منطقه آزاد که زیر نظر رییس جمهور کار می کند، به مردم پاسخگو باشد و فکری بکند برای درآمدزایی از این دومیلیون نفر توریستِ منطقه جنگی که حتما شعبه ای است بزرگ از توریسم مذهبی یا سیاحتی مثلا. "
نفحات نفت، رضا امیرخانی، ص 69
امیرخانی در پیش و پس از نقل قول فوق مفصل توضیح می دهد که مداخله های سپاه و دولت چگونه سبب شده دو میلیون نفر بازدید کننده منطقه جنگی که می توانست اقتصاد خوزستان و زندگی مردم این خطه را دگرگون سازد، به عامل بی خاصیتی برای مردم منطقه تبدیل شده است. علاقه مندان به اصل کتاب مراجعه کنند. بخشهایی از آن را در ادامه می آورم اما برای درک کلیت حرف و سخن امیرخانی لازم است که حتما اصل کتاب را بخوانید:
"دو میلیون نفر از نقاط مختلف ایران... وارد خرمشهر می شوند. آب شان را بسته بسته از تهران می آورند تا گرفتار آب شورِ جنوب نشوند. غذاشان را از آشپزخانه بزرگ سپاه در سه وعده تحویل می گیرند. شب در سوله های بدریخت سپاه و ارتش بیتوته می کنند... و روز هم سوار بر اتوبوس های خودشان به مناطق جنگی می روند.... نتیجه؟!
مردم خطه خوزستان ...میزبانانِ خونگرمِ جنوبی..... تبدیل می شوند به بزرگترین دشمنان این دو میلیون نفری که می آیند و زباله می ریزند و می روند! و هیچ نقشی هم در اقتصادِ شهر ندارند."
"همه اینها (اسکان، غذا، فروشگاه محصولات فرهنگی و...) را بدهیم به دست مردم، و در عوض نهادهای نظامی و دولتی به جای آشپزی و جا پهن کردن، تمام فکرشان را بگذارند بر سر بهترین راه انتقال تجربه های جنگ به کاروان های راهیان نور.... این یعنی کاری که منطقه آزاد اروند بایستی انجام دهد."
نفحات نفت، رضا امیرخانی، صفحات 71-68
سپس امیرخانی در مورد منطقه ازاد توضیح می دهد و از خاطراتش در سفر به مناطق آزاد ایران و مقایسه با دوبی می گوید. علاقه مندان به اصل این کتاب خواندنی مراجعه کنند.
رضا امیرخانی از رمان نویسان متعهد و انقلابی است که در کتاب نفحات نفت، دولتیهای نفتی ایران را به طور عام و برخی سیاستهای دولت احمدی نژاد را به طور خاص نقد کرده است. برای آشنایی با دیگر آثار این نویسنده به اینجا مراجعه نمایید.
در همين رابطه :
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(9)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(8)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(7)
. آنچه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(6)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(5)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (4)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (3)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (2)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (1)
|
|
|
|