جهت سهولت دسترسي كاربران، هر پانزده مطلب مرتبط در يك صفحه ذخيره خواهند شد. براي ديدن صد و نود و پنج نظر قبلي به لينكهاي پايين صفحه مراجعه فرماييد.
========================================
210
روزنوشتهای من: فوتبال سیاسی
http://diaries-me.blogfa.com/post-24.aspx
محمد معماریان-اردیبهشت90
به همت متخصصان داخلی، نسخۀ بومی ورود سیاست به فوتبال را هم داریم! روایت رضا امیرخانی با قلم شیریناش در کتاب «نفحات نفت» از جدال تاج (استقلال) و پرسپولیس به مثابۀ جدال مردم با حاکمیت، نمایانگر یکی از وجوه سیاسی فوتبال است. اینکه چطور علی پروین اسطوره میشود و گل زدن به تاج نماد پیروزی بر تمامیت حاکمیت میشود، و اینکه آیا این نمایش میتواند سوپاپ اطمینانی باشد که حاکمیت برای تخلیۀ فشارها باز گذاشته است یا خیر، شایان تأمل است.
========================================
209
روزمرگی: افق رسانه ملی
http://roozmarregy.blogfa.com/post-40.aspx
عبدالرضا-دی89
رضا امير خاني در "نفحات نفت" همه دليل فروپاشي شوروي سابق را در اين مي بيند که بزرگان قوم، ديگر تحمل رياضت کشي هاي مزورانه را نداشته اند و براي رسيدن به مطامع و مشتهيات نفساني جز بر هم زدن قاعده بازي راهي نديده اند فلذا اساس نظامي را که جايي براي عياشي علني بزرگان نداشت فرو پاشانده اند و البته دلايل و قرايني را بر اين تحليل ارايه مي کند که خواندني است.فاقرا.
مهندس ضرغامي شايد فراموش کرده است که ماجراي فقروغنا يک دعواي اخلاقي مانند بخل و سخاوت و يا حتي راست و دروغ نيست. آن بزرگ مرد از دنيا گذشته اي که فرمود: "جنگ ما جنگ فقر و غنا ست" احتمالا به اندازه آقاي مهندس از اخلاق سر در مي آورده است و يا به قدر ايشان نگران اخلاق در رسانه ملي بوده است که آن را دانشگاه عمومي ناميده است.خلاصه اینکه من هم تحليل آقاي امير خاني را قبول دارم.
========================================
208
هزارکتاب: پیشرفت یا تنپروری... معرفی نفحات نفت
http://1000ketab.com/treasury/5/1972
حورا صداقتنژاد-اردیبهشت90
رضا امیرخانی در کتاب نفحات نفت (جستاری در فرهنگ و مدیریت نفتی) خود از نشر افق که در کمتر از یکسال، به چاپ ششم رسیده، بدون جانبداری از مسائل سیاسی، به بررسی گذشته و امروز و شاید آیندهی دولت وابسته به نفت در کشورمان میپردازد.
نفحات نفت یک کتاب خشک سیاسی یا اقتصادی نیست. با همان زبان منسجم و روان امیرخانی بسیار خوشخوان است و به قول خودش؛ هرکس که میخواهد وارد بازار كار شود و هنوز گوشی برای شنیدن دارد باید كتاب را بخواند. این كتاب بیشتر به متنی میماند كه امیرخانی از سر دلسوزی از شرایط جامعهی ما به آن رسیده و به هر نحو كوشیده تا كتاباش بهچاپ برسد و دیگران را در فهم و مشاهدات خود شریك كند.
نفحات نفت 12 بخش دارد كه در هركدام به بررسی مسائل مختلفی از فرهنگ و اقتصاد و... میپردازد.
با جایگزینی كلمهی سهلتی به جای دولتی از مدیران و به تبع شرایط جامعهی وابسته به آن میگوید و معتقد است كه: «حركت از این اقتصاد سهلتی فَشل به سمت اقتصاد مردمی، یك حركت فرهنگیست كه در نهادِ جانِ مردم بایستی اتفاق بیفتد.» و اقتصاد سهلتی فشل یعنی جاییكه شبكهی توزیع محصولاتاش ایراد دارد و كمترین سود از آن تولید میشود، كه پول نفت (با توجه به این پیشزمینه: نفت همان دولت است و دولت همان نفت) باشگاههای ورزشی ما را اداره میكند، كه ورزشكارسالاری رخ میدهد، كه كتابها را تولید میكند و عامل موثر پسند مردم را حذف میكند و بعد مینالد كه چرا مردم كتاب نمیخوانند، اصل قانون برای آسایش بیشتر مردم نیست، قانونی را در نظر گرفتهایم و بعد مجبور كردهایم خودمان را كه تحت هر شرایطی مطیع آن باشیم حتی اگر منطقی نبود.
در تعریف واقعیت مدیریت سهلتی میگوید: «توزیع نمودن پول نفت میان كارمندان جوریكه داخل مجموعه غر به حداقل برسد. ترتیبدادن كار برای كارمندان جوریكه خارج مجموعه نق به حداقل برسد.»
مفتخواری لقمهی نفت (كه نفت به امانت دست ماست) شاید آثار وضعی لقمهی شبهه را داشته باشد. امیرخانی توضیح میدهد كه اگر كار را نفروختیم و زمان را فروختیم، بیكاری را فرا خواهیم گرفت. و پیامبر میفرماید: «مومن اگر حرفه نداشته باشد دین میفروشد».
این متن عینا در سایت ارمیا بخش نفحات نفت کار شده است.
========================================
207
شبستان: نمایشگاه بین المللی کتاب یا فروشگاه محلی؟
http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=34993&Mode=
...-اردیبهشت90
امیرخانی در بخش هایی از کتاب نفحات نفت، به موضوع سیاست گذاری در حوزه فرهنگ و خصوصاً صنعت نشر می پردازد. وی با تقسیم بندی نویسندگان به "نفتی" و "مردمی"، وضعیت موجود را چنین توصیف می کند: "... داستان مینویسیم برای مسوول، شعر میگوییم برای مسوول و آرام آرام در جامعه گسل ایجاد میشود میان مردم و هنرمند نفتی از این دست. هنرمند نفتی درآمدش از نفت است پس رضایت مردم در کارش شرط نیست." (این مطلب در بخش نفحات نفت، سایت ارمیا دات آی آر کار شده است)
========================================
206
رواق: نفحات نفت
http://rawagh.blogfa.com/post-263.aspx
علیرضا-اردیبهشت90
"کارخانه پژوی فرانسه ،در اوایلِ دهه هشتادِ میلادی ، بعد از تولیدِ نسلِ درخشان 4 پژو شامل 404 و 504 در دهه هفتاد، رسما به خِنس می خورد و تولیدات ش مقبول نمی افتد و در بازار رقابت به دلایل فراوانی از جمله مصرف سوخت بالا کم می آورد.مدیران پژو دوره می افتند در دانش گاه هاو فقط در پلی تکنیک فرانسه ، 200 پروژه دانشجویی تعریف می کنند و شروع می کنند به تزریقِ پول در دانش گاه ها . ظرفِ مدت پنج سال، پژوی 405 را تولید می کنند که اتومبیلِ سالِ کلاسِ بیِ اروپا می شود که همان ، هنوز بعدِ بیست سال ، سرجهازیِ صنعتِ خودروی ماست. ..."
رضا امیرخانی نویسنده جوونیه که بعد از نوشتن "ارمیا" و "ناصر ارمنی" با رمان " منِ او" به اوج شهرت در بین نسل جوان رسید. بعد از رمان "منِ او" هم کتاب "نشتِ نشا" نوشت که فرار مغزها را تحلیل و بررسی کرده بود. رمان "بیوتن" هم با استقبال خوبی مواجه شد اما نه به خوبی "منِ او".
آخرین کتاب امیرخانی "نفحات نفت" که "جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی" است.این مطلب آغازین هم از همین کتابه!
امیرخانی به اصول و ارزش هاش حسابی پایبنده و نظرات و دیدگاه خاص خودش را داره؛ حتی در نوشتن هم رسم الخطی منحصر بفرد داره. قلم ساده، صمیمی و رک امیرخانی، حسابی جای خودش را بین نسل جوان باز کرده و نوشته های داستانی و غیر داستانیش با استقبال زیادی مواجه میشه.
این کتاب "نفحات نفت" که در مورد ،مصیبت (!!) نفتی بودن مملکت ما و مدیریت نفتی نوشته شده آخرین کتابیِ که من از امیرخانی خوندم.خوندنش را به همه اعضای رواق؛ بزرگ و کوچک پیشنهاد می کنم. کتاب هم هست ،اگه خواستید امانت میدم.!!
"... فرضِ محال(!) کنیم که به دلیلِ ضعفِ کیفیتِ تولید، کسی محصول ایران خودرو را مثل پژوی 504 دهه ی هفتاد فرانسه نخرد. حالا منتظریم تا مثلِ همان دوره فرانسه، ایران خودرو برود در امیرکبیر و شریف و صنعتی اصفهان و...پروژه پخش کند و ... اما در عمل چه اتفاقی می افتد؟
هیچ! مدیر ایران خودرو می رود خدمتِ مقامِ اجراییِ بالادست. توضیح می دهد که ایران خودرو سه برابرِ کارخانه جاتِ هم ارز کارگر استخدام کرده – تاضریب اشتغالِ کشور را بالا ببرد– و اصلا شهرکی درست شده است به نامِ پیکان شهر برای اسکانِ همین نیروها. این کارگران به دلیلِ مطالباتِ معوقه، همین روزهاست که بریزند و جاده تهران-کرج را رسما ببندند و این یعنی بحرانِ شهری و بحرانِ شهری هم یعنی مطبوعات و مطبوعات هم یعنی تضعیف نظام و ... خلاصه کلام، مقامِ اجرائیِ بالادست هم که حوصله این همه براندازی را ندارد، کمی شیر نفت ورودی به ایران خودرو را باز می کند و جلوِ این همه بحران را به سر انگشتِ تدبیر می گیرد!
بعد باز هم اتومبیلِ بی کیفیتِ آلوده کننده ی محیطِ زیستی می سازیم، با قیمتی بسیار بالا تر از قیمت جهانی. .... این مثالی بود از نفحاتِ نفت در نابود نمودنِ سیرِ تولیدِ علمِ بومی."
پ.ن : خوندن رمان "منِ او" را هم شدیدا پیشنهاد می کنم. واقعا عالیه!
========================================
205
روزنامه جام جم: مضرات اقتصاد سهلتی
http://jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100841226756
حورا صداقتنژاد-فروردین90
جام جم آنلاين: فرهنگ و مديريت وابسته به مهمترين منبع طبيعي ايران يعني نفت نتايج منفي و مثبت خاص خودش را دارد. رضا اميرخاني در كتابي به قول خودش برادرانه براي افرادي كه مي خواهند وارد بازار و كسب و كار شوند، دلنوشتهاي بلند دارد كه در آن از مضرات وابستگي به نفت سخن ميگويد.
كتاب «نفحات نفت» از نشر افق، 12 بخش دارد كه در هريك از آنها نويسنده با مقايسه وضعيت اقتصاد فعلي ايران با گذشته، با كشورهاي همسطح و جهان پيشرفته و البته با اتكا به مشاهدات خودش به تحليل شرايط ميپردازد. اميرخاني با تغييري در كلمه «دولتي»، آن را به «سه لتي» تبديل كرده و از وضعيت مديريت اقتصاد در اين وضعيت ميگويد.
مثلا در بخشي از كتاب كه عنوان «قانان» بر خود دارد ، مينويسد: اگر گاهي ما با قانونهاي كاريمان به مشكل برميخوريم، به اين دليل است كه از دل تجربه كاري بيرون نيامدهاند. اين داستاننويس در بخش «بي كارآفرين» كتاب اقتصادي خود به تحليل چرايي اهميت صنعت ساختمان و املاك در كشور ميپردازد و در بخش «منطق آزاد!» اوضاع مناطق آزاد ايران را تحليل ميكند و از نقش كمرنگ بوميها در فعاليتهاي اقتصادي ميگويد. بخش «كدام استقلال، كدام پيروزي» اين كتاب به بررسي وضعيت فوتبال در كشور ميپردازد و در آن از اين كه بيشتر تيمهاي فوتبال بودجه دولتي دارند، انتقاد ميشود.
نفحات نفت، كتابي سياسي نيست تا بخواهد كسي را محكوم يا تاييد كند.
اميرخاني از مضرات وابستگي به نفت نوشته كه در چنين شرايطي كارآفريني در كشور كم ميشود و همه گمان ميكنند دولت بايد پول نفتشان را به آنها بدهد. در حالي كه كارآفريني بايد بر دوش مردم باشد و نه دولت.
اميرخاني به صراحت تاكيد ميكند كه نهتنها با اقتصاد «سه لتي» بر پايه تكمحصولي نفت مخالف است، بلكه اقتصاد آزاد به شيوه غربي را هم نميپسندد. او مينويسد: «اگر اقتصاد ما به آرامي و به درستي به يك اقتصاد مردمي بدل شود، تازه ميتوانيم راجع به مدل اقتصادي ايران يا مدل اقتصادي ايران اسلامي بحث كنيم.
در اين صورت ميتوانيم مطمئن باشيم در اين سير به اقتصادي بومي دست پيدا خواهيم كرد.»
او در بخش آخر كتاب با عنوان «مقصر، مدير سه لتي نيست» مينويسد: «جوان ايراني بايستي بياموزد كه نه فقط براي نفع شخصي، كه براي اعتلاي كشورش نبايد چشم طمع به نفت داشته باشد. جوان ايراني بايستي بياموزد كه ... نفت به امانت دست ماست.»
========================================
204
siroco: نفحات نفت
http://mgh2010.blogfa.com/post-81.aspx
مجید-فروردین90
این کتاب رو دوس دارم. شاید بشه گفت که رضا امیر خانی یه مجموعه مقالات چاپ کرده که مثل سایر کتبش برای لطمه نخوردن به نحوه نگارش ویرایش نشده و خود این مطلب نشون دهنده نگارش قوی کتابه. هر چند بعد از خوندن خودتون متوجه میشید. کتاب نقد دولتی بودن و تکریم خصوصی سازی رو مطرح میکنه و دلایل محکم و مثالهای یک از هزار میاره. کوتاه میشه گفت:
قوی - دلنشین و دلچسب - قشنگ.
به قول داداشی سه تا نوع کتاب داریم:
۱. معمولی...فقط صرف گذران وقت...مناسب خانومهای خونه دار "و.........
۲. دسته دوم سرگرم کننده ای یک رو داره به همراه قسمتهایی که یا اطلاعات میده و یا باعث میشه اطلاعات به دست بیاد یا ساخته بشه.
۳. کتابی که وقتی خوندی احساس میکنی از همه کتاب استفاده کردی و از اینکه وقتتو گذاشتی اصلا ناراحت نیستی.
کتاب رضا امیرخانی رو میشه جز دسته سوم حساب کرد.
خوندنش با خودتون.
========================================
203
دیوانه 83: سال نو احوال نو
http://divane83-2.persianblog.ir/post/91
امیرحسین مجیری-فروردین90
به قول آن چه که رضا امیرخانی در بیوتن [در نشریه به اشتباه بیوطن چاپ شده بود.] به نقل از حاج رضا آورده است: "خمینی به ما یاد داد که وسط جنگ، هر روز صبح بلند شویم و دستمان را بگیریم به زانوی خودمان و بگوییم یا علی ... بگوییم یا خدا ... بعد رسیدیم به جایی که صبح به صبح بگوییم یا دولت ... توی آمریکا صبح به صبح می گویند یا خودم! من فکر می کردم یا خودم، بهتر باشد از یا دولت! یا خودم را یک جورهایی می شد تبدیل کرد به یا علی ... اما یا دولت با هیچ سریشی نمی چسبد به یا علی..."
بله دوستان! این جوری راحت تر می توان به قربتا الی ا... رسید تا با وابستگی به دولت. دولت هم (که پرواضح است که منظورم هر دولتی و هر مسئول حکومتی است. نه مثلن مجموعه ی کاری دولت دهم) برای کمک به فرهنگ بهتر است فقط سایه اش را از سر آن بردارد و بگذارد خود راه برود. بهتر است فقط مراقب حداقل ها باشد و نه این که حداکثرها را هم مشخص و اجبار کند!
========================================
202
پایگاه خبری جوان: بدو، ما باید برسیم
http://www.javanonline.ir/PDF/NewsPaper/3374/09.pdf
http://shahidmohebi.persianblog.ir/post/84
محمدامین کلاته-فروردین90
کتاب «نفحات نفت» رضا امیرخانی را خواندهاید؟ اگر کلمههای پرمغز و نغز این نویسنده جوان و خوش قلم را از جلوی چشمانتان گذراندهاید که هیچ. شما خوب میدانید که از چی حرف میزنیم. اما اگر تا حالا محروم ماندهاید، دستدست نکنید و برای خواندنش دست بجنبانید! اصلاً به این فکر نکنید که «نفت» چه ربطی به من دارد. این موضوع، مساله همه ماست. القصه، قصهاش از این قرار است که سیاستهای اقتصادی نفتمحور ما را میگذارد روی میز و خوب حلوا حلوایش میکند تا دستمان بیاید که دستیدستی چه بلاهایی که ما سر خودمان نمیآوریم. امیرخانی با ظرافتی خاص و نثری مثل همیشه مسحور کننده، از دردهایی میگوید که پول نفت بر سر ما آورده و ما هم عین خیالمان نیست و فکر میکنیم تا ابدالدهر این پولها به جیب ما سرازیر خواهد شد. تبعات این خواب خوش را بیخیالی و فکر نکردن و غفلت میخواند و گوشزد میکند تا وقتی ما خیال کنیم که این نفت برای همیشه هست، مثل کارمندی که سرساعت سرکار میرود و کارت میزند و سرموعد مقرر از محل کار بیرون میزند و خیلی خیالش نیست که کارها چطور انجام میشود، برای این اقتصاد بیمار دل نمیسوزانیم. باید فکر کنیم که شغل آزاد داریم و قرار است روی پای خودمان بایستیم تا از همه ظرفیتمان برای بنا گذاشتن یک اقتصاد سالم و پویا بهره ببریم. خطاب همه این حرفها هم همه ماست؛ هم ملت و هم دولت (یا به تعبیر نویسنده در این کتاب سهلت و ...) و مسئولان. صدالبته متن کتاب خیلی خوشخوانتر و شیواتر و پرمحتواتر از این خلاصه ناشیانهای است که من گفتم. اما نکته ماجرا اینجاست که وقتی از بعد از مدتها از نویسنده پرسیدند که «کتاب را هیچ کدام از مسئولان خواندهاند؟ میخواهیم بدانیم واکنش آنها چه بوده؟» جواب امیرخانی واقعاً تاملبرانگیز است؛ «هیچ کس نوک پیکان را به سمت خودش نشانه نمیگیرد. همه میگویند عجب نکته دقیقی ولی انتقادها را به خودشان نمیگیرند.» تا اینجای ماجرا را در گوشهای از ذهنتان نگه دارید تا دوباره به اینجا برگردیم. پشت گوش نیندازید، لازمش داریم!
چرا رهبر معظم انقلاب نگفت تلاش اقتصادی؟ یا حتی توسعه اقتصادی؟ «جهاد اقتصادى، صرفاً تلاش اقتصادى نیست. جهاد یک بارِ معنائى ویژهاى دارد. هر تلاشى را نمیشود گفت جهاد. در جهاد، حضور و رویاروئى با دشمن، مفروض است. انسان یک تلاشى میکند، دشمنى در مقابل او نیست؛ این جهاد نیست. اما یک وقت شما میخواهید یک تلاشى را انجام دهید، که بخصوص یک دشمنى سینه به سینهى شما ایستاده است؛ این میشود جهاد. ممکن است یک وقت این جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالى باشد، ممکن است جهاد علمى باشد، ممکن است جهاد فنى باشد؛ همهى اینها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است. اگر بخواهیم در ادبیاتِ امروز ما براى «جهاد» معادلى پیدا کنیم، میشود «مبارزه». جهاد اقتصادى، یعنى مبارزهى اقتصادى.»
وقتی خودش اینطوری از اهمیت قضیه میگوید، چرا ما باید سراغش برویم؟ دولت و مسئولان پس چهکارهاند؟ «همه هم مسئولند. نیت اگر نیت خدائى باشد، میشود جهاد فىسبیلاللَّه. وقتى انسان براى اعلاى کلمهى حق، اعلاى کلمهى اسلام، عزت بخشیدن به امت اسلامى و ملت مؤمن و مسلمان ایران تلاش میکند، این جهاد میشود جهاد فىسبیلاللَّه. آن وقت در این تلاش، برکات و عظمت و شأن جهاد فىسبیلاللَّه وجود دارد.»
*
حالا این وظیفه و مسئولیت مهم را بگذارید کنار آن نکتهای که گوشه ذهنتان هست. اگر قرار باشد تکتک ما جوانها بگوئیم «دست ما که به جائی نمیرسد تا کاری کنیم» وضعیت چهطوری خواهد شد؟ تکلیفگرایی چه میشود؟ اگر هر کدام از ما گوشهای از کار را نگیریم و در هر مرتبهای هستیم کاری نکنیم، این کشتی چهطوری به مقصد خواهد رسید؟ شکی نیست که جوانهای کره مریخ به فکر ما نخواهند بود که بیایند و ما را به ایدهآلهایمان برسانند. من و تو باید عقلمان را به کار بیندازیم و همت کنیم تا چرخه علمی، فنی، صنعتی، اقتصادی و ... این مملکت بچرخد. پس بیائید همه این حرفها را به خودمان بگیریم!
* (عبارتهای داخل گیومه بخش دوم، پارهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه در روز هشتم فروردین ماه امسال است)- یادداشت چاپ شده در روزنامه جوان ========================================
201
مهاجرا الی الله: مانیفست فردگرایی اقتصادی
http://mojtabahaddadi.mihanblog.com/post/23
فرزان حدادی-فروردین90
این متن عینا در سایت ارمیا کار شده است
http://ermia.ir/Contents.aspx?id=592
...شناخت جامعه از یک نگاه کلی و به دور از پیشفرضهای آکادمیک حوزههای تخصصی همواره شاخهای جذاب از ادبیات محسوب شده است. چیزی که میتوان از آن به عنوان گزارشگری جامعه نام برد، بیش از همه تاکنون در انحصار نویسندگان غربی و به خصوص آمریکایی بوده است. نویسندگانی چون آلوین تافلر (شوک آینده، موج سوم، جابجایی در قدرت، جنگ و ضد جنگ، ...)، لستر تارو (آینده سرمایهداری) و دیگران، کسانی بودند که تلاش کردند فراتر از حوزه تخصصی خویش به داوری کلیای در باب اجتماع دست یابند و از این رهگذر آثاری پدید آوردند که موجب شناخت گسترده جوامع بومیشان حتی در سطح جهانی گردید. این است که یک فرد اهل مطالعه ایرانی امروزه احتمالاً بیش از آن که راجع به جامعه ایران و تغییر و تحولات آن مطلع باشد از جوامع غربی و به خصوص آمریکا مطلع است. امیرخانی یکی از معدود افرادی است که با بهرهگیری از سبک حرفهای گزارشگری خود که در کتاب قبلیاش "نشت نشاء" در زمینه فرار مغزها معرفی کرده بود، این بار در سطحی گستردهتر تلاش کرده است به طور ریشهای به معضلات جامعه ایرانی بپردازد و در این راه تا حدودی نیز توفیق یافته است.
========================================
200
spiralmind: بازی آخر پارسال
spiralmind66.wordpress.com/2011/04/05/games-blog
اسپیرال-فروردین90
* چند تا از کتابای خیلی خوبی که امسال خوندم :
نفحات ِ نفت ِ رضا امیرخانی
جنبش تنباکو ِ سجاد گودرزی
به هادس خوش آمدید ِ بلقیس سلیمانی
استخوانهای دوست داشتنی ِ آلیس زیبولد
========================================
199
زمین فلق آسمان: 198
http://babakvajdi.blogfa.com/post-201.aspx
بابک وجدی-فروردین90
می شنوند که در دنیا، مشاور رئیس جمهور عضو هیئت مدیره ی فلان شرکت معظم است.
نمی فهمند که اول عضو موفق هیئت مدیره بوده است، بعد مشاور شده است نه بالعکس.
رضا امیرخانی/ نفحات نفت
========================================
198
بازتاب شرق: حکایت کاروان راهیان نور
http://baztabeshargh.blogfa.com/9001.aspx
...-فروردین90
این حکایت را به نقل ازرضا امیرخانی از کتاب نفحات نفت(جستاری درفرهنگ ومدیریت نفتی) اش نقل می کنم لازم به ذکر است که ایشان یکی از نویسنده ها ورمان نویس های مشهور اصولگراست
خرمشهر امروز درسال بیش از۲میلیون نفربازدید کننده دارد ازمناطق جنگی.رقم دومیلیون توریست رانزدهر دانشجوی ترم دوی اقتصاد که بگذاریدباید برق سه فاز از کله اش بپرد،اما این رقم،بیخ گوش منطقه ی آزاد،درقالب کاروان های راهیان نور وراد می شوند وخارج می شوند وکک آقایان را نمی گزد....
دومیلیون نفر از نقاط مختلف ایران،عمدتا"با اتوبوس وقطارو بیش تر در ایان نوروز وارد خرم شهر می شوند.آب شان را بسته-بسته از تهران می آورند تا گرفتار آب شور جنوب نشوند.غذاشان را از آش پز خانه های سپاه در سه وعده تحویل می گیرند.شب در سوله های بدریخت سپاه وارتش بیتوته می کنند ودر صف های کیلومتری دستشویی می ایستند.روز،توسط راویان والبته سوار برهمان اتوبوس های خودشان به مناطق جنگی می روند.باک گازوییل را نه از پمپ های شهر که درپمپ های تعبیه شده در پادگان ها پر می کنند.درمناطق جنگی هم کمی خاک مقدس جنوب راداخل چپیه می ریزندبه عنوان سوغات وبازدیدی می کنند.بعضی البته درمیان راه،در بروجرد واصفهان و یزد واراک،برای خانواده های شان سفال وجاجیم وگز وقطاب وفطیر هدیه می خرند...
نتیجه؟! مردم خطه خوزستان که بایستی راویان حقیقی جنگ باشند ومیزبانان خون گرم جنوبی،که این کاروان ها شاهد حماسه ی مقاومت ایشان باشند،تبدیل می شوند به بزرگ ترین دشمنان این دومیلیون نفر که می آیند وزباله می ریزند ومی روند! وهیچ نقشی در اقتصاد این شهر ندارند....
منبع: صفحه۶۸ کتاب!
========================================
197
ضدپیشنهاد: نوروز فرصتی برای...
http://antipishnahad.blogfa.com/9001.aspx
امیرعلی-فروردین90
و بهترین کتابی که میشه خوند:
رمان: نامیرا / صادق کرمیار ( ماجرایی در کوفه زمان قیام اباعبدالله ---- خیلی جالب)
کتاب خاطرات: خاطرات شهید شاهرخ ضرغام/ حر انقلاب اسلامی
اندیشه : آوینی و مدرنیته ( مهدی نصیری)
سیاسی : گفت و گوهای فرزاد حسنی با چهره های نظام (خیلی جالبه )
دیگر موضوعات: نفحات نفت (رضا امیرخانی) / تلخ ترین نوشته من (حیدر رحیم پور ازغدی)
اینها تقریبا سیر مطالعاتی زمستون من بود که خیلی باهاشون خوش بودم!!
========================================
196
خبرآنلاین: پدرمعتادی که نفت میفروشد
http://spor.khabaronline.ir/news-138226.aspx
...-اسفند89
موضوع بحث در «نفحات نفت» اصلا سیاسی نیست شاید از اواسط دوره پهلوی به بعد این مسئله بوده و وجود داشته و ربطی به دولت فعلی و دولت اسبق و اینها ندارد این کتاب یک نقد کلی بر یک نظام بر مبنای هویت نفتی است که در کشور ما وجود دارد...
«نفحات نفت» مقاله بلندی درباره فرهنگ نفتی و نقد مدیریت نفتی ایران است، که چاپ اول آن در نمایشگاه کتاب سال89 توسط نشر افق عرضه شد. نویسنده رمانهای پرفروشِ «من او» و «بیوتن» در این کتاب، نظام دولتی ایران را با زبانی ساده و عامه پسند تشریح میکند و به ناکارآمدی و بحران نظام دولتی کشورمان و ارتباط آن با ثروت باد آورده نفت میپردازد. کتاب چاپ چهارم خود را در بازار دارد و خبرآنلاین به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت، بخشهایی از سخنرانی نویسنده در جمع خبرنگاران در مراسم رونمایی از چاپ چهارم را بار دیگر منتشر میکند.
رضا امیرخانی، درباره بزرگترین مشکلی که «نفحات نفت» در زمینه نقدهای منفی داشته را اینگونه بیان کرد: «برخی کتاب را به شدت سیاسی میدیدند در حالیکه موضوع بحث در این کتاب موضوع سیاسی نیست شاید از اواسط دوره پهلوی به بعد این مسئله بوده و وجود داشته و ربطی به دولت فعلی و دولت اسبق و اینها ندارد این کتاب یک نقد کلی بر یک نظام بر مبنای هویت نفتی است که در کشور ما وجود دارد.»
وی ادامه داد: «بزرگترین مشکل شاید در این بود که دوستان افراطی سیاسی ما این کتاب را با عینک هیجانات سیاسی اخیر خوانده بودند و این هم مشکلی است که به نظر میآید با گذشت زمان به شکل طبیعی حل میشود و گمان نمیکنم مسئله آنقدر تند و تلخ باشد. من نقدهای تندتر از این را هم داشتهام. وقتی «من او» را نوشتم به یاد دارم یکی از روزنامهها نوشت بخشی از کتاب بدعت است و حکم مبدع هم در اسلام مشخص است!»
امیرخانی در پاسخ به این سوال که آیا فضای حاکم در کتاب «نفحات نفت» فضای تلخی است، گفت: «اینکه کتاب دارای فضای تلخ است را قبول دارم اما اینکه با خود ناامیدی را القاء میکند، خیر. این کتاب، کتاب انقلابی است و از اصل انقلاب دفاع میکند و این نکته را بیان میکند که اگر اشکالاتی وجود دارد ارتباطی به انقلاب ندارد برای توضیح بیشتر مثالی میزنم که در کتاب هم به آن اشاره شده است و آن اینکه فرض کنید در خانوادهای پدری معتاد باشد و این فرد برای تامین مایحتاج خانواده ابتدا سراغ اسباب و وسایل منزل میرود و بعد سراغ طلاهای همسرش برای اینکه نانی سر سفره بگذارد و خرج اعتیاد خود را تامین کند اگر شما به عنوان مصلح وارد این خانواده شدید باید به سراغ فرزندان آن خانواده بروید چرا که از پدر خانواده دیگر کاری برنمیآید. دولت ما در نقش پدر خانواده است و مادر همان منابع طبیعی کشور هستند و طلای مادر، منابع نفتی است. هرگاه دولت برای چرخاندن چرخ خود مجبور شد نفت بفروشد، مثال همان پدر معتاد خانواده است که باید به سراغ فرزندان آن خانواده رفت تا آنها را نجات داد. مشکل مدل روشنفکری ما این است که همه نگاهمان به سمت دولت است. امیدوارم با نگارش این کتاب این نکات را به خوانندن تفهیم کنم.»
امیرخانی با ذکر مثالی در خصوص آنچه که در کتاب «نفحات نفت» به آن پرداخته، اشاره کرد و گفت: «بعد از، از بین رفتن نسل درخشان پژو، کارخانه خودروسازی پژوی فرانسه به این فکر افتاد که برای رفع این مشکل 200 پروژه را میان دانشگاههای فرانسه و به ویژه دانشگاه پلیتکنیک آن پخش کند. پس از 2 سال و بعد از گردآوری پروژهها، آنها تبدیل به ماده خامی برای این کارخانه شدند تا با استفاده از آنها مشکل موجود را رفع کند و به مرور زمان رونق خود باز گردد اما اگر چنین اتفاقی در کشور ما رخ دهد، مسئولان کارخانه به جای مراجعه به دانشگاهها و رفع مشکل از طریق ارتباط با صنعت، سراغ مسئولان بالاتر از خود میروند و میگویند اگر سر ماه حقوق کارمندان این کارخانه پرداخت نشود آنها اعتصاب میکنند و امنیت به خطر میافتد و خواستار رفع مشکل از سوی دولت میشوند. نتیجه این مراجعه هم این میشود که دولت شیر نفت را به سمت این کارخانه باز میکند تا مشکل آن رفع شود اما اتفاقی که در درازمدت میافتد این است که ارتباط میان صنعت و دانشگاه قطع میشود. ارتباطی که با گذاشتن هفته «صنعت و دانشگاه» و انواع همایشها و سمینارها برقرار نمیشود بلکه باید ارتباطی واقعی باشد. من سعی کردم در این کتاب به این موضوع بپردازم.»
امیرخانی از امام خمینی(ره) به عنوان فردی نام برد که راجع به مسئله عقب ماندگی کشور فکر کرده و به آن توجه داشته و تصریح کرد: «متاسفانه امروز اصل کاری که امام(ره) در این حوزه داشت، فراموش شده است و بیشتر به جنبههای اخلاقی و شخصیتی و ...ایشان میپردازند در حالیکه در کنار این ابعاد ایشان توجه ویژهای به مسئله عقب ماندگی کشور داشتند. انقلاب ما مانند انقلابهای دنیا یک انقلاب مسلحانه نبود بلکه مبارزه ما از جنس مبارزه فرهنگی بود. مسیر فرهنگی طی شد تا انقلاب به پیروزی رسید که متاسفانه در حال فراموشی است. به این نکته اشاره کردم تا بگویم همان طور که برای مدل حکومتی ما چنین مجاهدتی صورت گرفت تا به صورت یک مدل بومی درآید در سایر مسائل نیز باید چنین اتفاقی رخ دهد. انقلاب شروع یک رخداد بود که اگر به نتیجه نهایی خود یعنی ایجاد تمدن اسلامی نرسد، میتوان گفت تنها یک رخداد بوده است از این رو همه باید سربازان نیل به سوی این تمدن بزرگ باشیم.»
وی ادامه داد: «در احادیث و روایات نقل شده است که در مسیری که به سوی کمال وجود دارد باید از دریایی از خون و عرق گذشت از این رو هرگاه دیدید که بین ما و تمدن بزرگ اسلامی مسئله ظهور را مطرح کردند، بدانید این ظهور به معنای تنبل و کاهل کردن شماست چرا که امر ظهور پس از تلاشی که برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی انجام شود، محقق میشود. این همان تفکر حجتیه سابق است که بین ما و انقلاب اسلامی ظهور را مطرح میکرد و حالا «نو حجتیه» بین ما و تمدن اسلامی این را مطرح میکند.»
در همين رابطه :
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(13)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(12)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(11)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(10)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(9)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(8)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(7)
. آنچه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(6)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(5)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (4)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (3)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (2)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (1)
|