جهت سهولت دسترسي كاربران، هر بیست مطلب مرتبط در يك صفحه ذخيره خواهند شد. براي ديدن سیصد و نود نظر قبلي به لينكهاي پايين صفحه مراجعه فرماييد.
=======================================
410
نسیم: حسین شمقدری، مستند ساز در گفتگو با «نسیم»: قسمت سوم مستند میراث آلبرتا را میسازیم/ ریشه اصلی آن ارائه راهحلها و پاسخ به سوالاتی است که بعد از اکران میراث آلبرتا 2 در فضای دانشگاهی پیش آمد/ احتمالا برای ساخت این قسمت به آمریکا بروی
http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=585856
...-مرداد92
- ما در این حوزه آسیب شناسی کردیم و به دو جواب اولیه رسیدیم. اینها در قسمت اول و دوم میراث آلبرتا باز نشده و بیشتر در حد طرح مسئله بود. جواب اول در کتاب "نشت نشا"ی آقای امیرخانی به خوبی توضیح داده شده؛ آن هم بحث علم بومی است. اما از آن مهم تر جواب دوم است که در کتاب "نفحات نفت" همین نویسنده آمده است که اصلی ترین آفت سیستم ما را بی نیاز بودن آن به نخبه می داند که نتیجه جایگزینی و تزریق سرمایه خدادادی نفت است که سیستم و زندگی ها را نفتی کرده است. در چنین سیستمی دیگر نیاز به نخبه نیست.
=======================================
409
ذاهب: چند خط از یک کتاب
http://zaheb.blog.ir/
...-مرداد92
خانوادهای هست مفلوک. کارِ پدر بدانجا کشیده است که مجبور است طلای مادر را بفروشد تا نانِ سفرهی فرزندان فراهم آورد و البته بیش از آن را نیز خرجِ خود کند...
=======================================
408
اطلاعات: در اهمیت مهم
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=13402
کریم فیضی-مرداد92
فعلاً همین مقدار باید گفت که: نفت اگر هم تا امروز ما را با خود نبرده است، در آینده با خود خواهد بُرد. این موضوع ممکن است دیر و زود داشته باشد، اما هرگز سوخت و سوز ندارد. سیل نفت همانگونه که عرصههای سیاسی ما را مدتهاست اشغال کرده، حالا درصدد تسخیر و تکمیل سلطه عرصههای اجتماعی ماست و صد البته اخلاق در این ساحت حرف اول را میزند. سخنهای اخلاقی و رفتاری این چند سال گذشته را زیر چشمی هم که از نظر بگذرانید. خواهید پذیرفت که: سیلی که چند قطرهاش در صفحه حوادث روزنامهها تبدیل به ماجراهایی با تیترها و عکسهایی ناآشنا و حیرتانگیز و گاه جذاب میشود، تنها یک رشحه از رشحات نفت است و به قول یکی از نویسندههای نفتی: نفحات نفت!
=======================================
407
برای صلح: برای صلح
http://forpeace.blogfa.com/post/5
داریوش-تیر92
در این حال و هوا که ماسیدگی اخبار جنگ، ذهنم را درگیر افروخته شدن آتش نزاع در دیگر نقطه دنیا نمی کند، یاد سخنانی از " رضا امیرخانی۱ " افتادم که سال ۸۷ در سرای محله ورشو شنیدم . "دزد خود ما هستیم" امیر خانی معتقد بود که پیگیری مستمر ایرانی ها برای یافتن آنچه که برخی "سارق پول نفت" می نامند هیچ گاه به نتیجه نخواهد رسید مگر اینکه به باور برسیم که دزد خودمان هستیم. "ما"یی که با کم کاری خود ، با دست روی دست گذاشتنمان پول نفت مان را می دزدیم. حالا که در این کشور ما به عنوان یک ملت می توانیم چنین جنایتی در حق خودمان و نسل های بعد از خودمان انجام بدهیم ، چرا نتوانیم صحنه جنگ طلبی و آتش افروزی را به پهنه جهان بگسترانیم ؟ در این نگاه "ما" به عنوان مردم جهان خود جنگ افروز و خودکامه ی خودمان هستیم.
=======================================
406
تنها نوشته: أخوینی بر أخوینی نفحات نفت
http://tanhaa.blog.ir/1392/04/20/nafahat-amirkhani
سیداحمد علوی-تیر92
از مطالعه کتاب بسیار لذت بردم و مطالعه آن را به همه جوانان خصوصا در رشته های مهندسی مؤکداً توصیه می کنم. از سیر صعودی این نویسنده بسیار بیش تر از خود کتاب لذت می برم البته منظورم دقیقا آن نیست که هر کتاب از ما قبل خود بهتر و صحیح تر است بلکه خود نویسنده در یک سیر صعودی از رشد و ژرف نگری است و این که درجا نمی زند و پافشاری بیهوده به برخی نقایص خود در نوشته های پیشین نمی کند بسیار ارزنده و قابل ستایش است. در این کتاب نگاه نویسنده به فرهنگ نفتی حاکم بر جامعه نگاه قابل ستایشی است اما ...
اما نقد های کوتاهی نیز بر آن وارد است. نویسنده عدم ورود مردم در اقتصاد را ناشی از غلبه فرهنگ نفتی بر ذهن و اندیشه ی مردمان این سرزمین می بیند غافل از آن که حتی اگر این را بپذیریم - که نمی پذیریم - باز در هر جامعه ای هستند سنت شکنان و روشن فکرانی که زنجیر های آویخته از پای اندیشه جامعه ی خود را حداقل برای خودشان در هم می شکنند و کم نیستند مخترعان، مبتکران، مدیران اقتصادی و ... که میل خروج از این دور باطل دارند، لیکن آن چیزی که قدرت عصیان از ایشان می گیرد باز همین غول دولتی است که حتی سازمان گسترده و قدرتمندی چون آستان قدس رضوی نیز در مچ انداختن با آن مغلوبه است و ترجیح به تعامل با دولت می کند نه حتی رقابت با آن و تازه این کجا و انتظار عصیان از بخش خصوصی کجا! اشتباه نگارنده در آن است که تمام سیستم مدیریتی را فشل و امید به احیای اقتصاد و فرهنگ و ... از خارج از آن را دارد غافل از آن که اگر بنا به میدان دادن به مردم - که در ادبیات سیاسی بهترین واژه برای آن همان عدالت می باشد. - باشد باز طلیعه آن از درون خود دولت باید بجوشد و خود دولت باید دست خود را از انحصارات گسترده خویش جمع کند. شاید کمی غیر منطقی به نظر برسد یا همان مثل معروف برای خواننده تداعی گردد که هیچ کاردی دسته خویش را نمی برد اما اگر نیک بنگریم: اولا به هر روی در کشور ما همه چیز از اقتصاد و فرهنگ و سیاست دولتی شده است و اکنون رقابت با این سیستم دولتی قدرتمند غیرممکن به نظر می رسد، مگر به تغییر اصل نظام با انقلاب و کودتا که آن هم به دلایل دیگر که مجال ذکر آن ها نیست امکان وقوع ندارد. ثانیا انتظارِ حاتم بخشیِ انحصارات دولتی به مردم از سوی خود دولت، شاید در نظاماتی که مبتنی بر اصالت سود و اصالت نفس بنیان گرفته اند منطقی به نظر نرسد اما در نظامی که بر مبنای اسلام ناب بنیان گرفته نه تنها شدنی است بل سرنوشت محتوم آن است و این تنها نیاز به دولت اسلامی دارد؛ دولتی که متشکل از مدیران اسلامی است و این مدیران متربّیان نظام آموزشی اسلامی در کشور اند و این دیر یا زود محقق خواهد شد. نکته ای که توجه به آن بسیار ضروری است این که انحصار گسترده دولت بر جمیع ارکان کشور اگرچه نه اقتضای حکومت اسلامی بود و نه خواست امام امت، اما در دوره ای که به سرعت می رفت تا کشور با میل به لیبرالیسم اقتصادی در تمام ارکان خود بر ماهیت اسلامی اش عصیان کند و این حتی در بسیاری کشور های چپ با مدل مخصوص خودشان رخ نمود، دولتی شدن اقتصاد در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی و فرهنگ در دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی –باز هم تکرار می کنم که بر خلاف اقتضای حکومت اسلامی و خواست امام امت – رحمتی بود برای کشور تا اکنون با نگاه به ضعف ها و نقایص گسترده لیبرالیسم اقتصادی از غلتیدن در این دره هولناک مصون باشیم و حال با نگاه کامل تر و دقیق تری به سراغ تمدن سازی اسلامی برویم.
=======================================
405
فرهیختگان: چرا باید نفحات نفت را دوباره خواند؟
http://www.farheekhtegan.ir/content/view/70496/40/
مهدی غضنفرپور-تیر92
نثر شیوا و روان امیرخانی در طول گزارشی که از مدیریت نفتی در این سرزمین روایت میکند، همواره مانع از آن میشود که خواننده از دست سوژهای تا به این اندازه گسترده فرار کند چراکه ما ایرانیان ظاهرا عادت کردهایم موضوعات سیاسی و اجتماعی پیرامونمان را سادهسازی کنیم و تنها با متهم کردن یک یا چند نفر، خود را از بند اتهام برهانیم.
این متن عینا در سایت ارمیا کار شده است.
=======================================
404
پارسینه: "چرا افق زندگی مردم را وصل کنیم به چیزی متغیر که هر روز مضطرب باشند؟"
http://www.parsine.com/fa/news/127395/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%88%D8%B5%D9%84-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%85%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A8-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%AF
...-تیر92
افق را اگر به جای تمدن اسلامی مدرن،گرفتی "انرژی هسته ای حق مسلم ماست"،شیوه زندگی مبهم میشود و مردمان گاو گیجه می گیرند.
افق "انرژی هسته ای" شیوه زندگی هیچ قشر از اقشار اجتماعی را به درستی روشن نمیکند.با افق انرژی هسته ای حتا شیوه زندگی یک دانشجوی فیزیک هم که در سازمان انرژی اتمی استخدام نشده است مجهول باقی خواهد ماند،چه رسد به شیوه زندگی باقی اقشار جامعه که الزاما دانشجو و دانش مند فیزیک نیستند...
افق "انرژی هسته ای" حس امنیت را می گیرد.مردم را مضطرب نگاه می دارد.این افق به جلسات روزمره آژانس انرژی اتمی،بسته گی وثیق دارد!به پشت چشم نازک کردن دول غربی هم ایضا!به دنده ای که آقای رییس جمهور آمریکا صبح روی آن از خواب بیدار شده نیز ایضا.به دندان قروچه وزیر جنگ رژیم اشغال گر قدس هم ایضا...چرا افق زندگی مردم را وصل کنیم به چیزی متغیر که هر روز مضطرب باشند؟این اقل ضرر افق کوتاه مشت پرکن است که خود برای نابود کردن یک عمر از یک ملت کافی است!
رضا امییر خانی/نفحات نفت/ ص 198
=======================================
403
مهندس طلبه: اصلاح ساختارها برای آزادی ظرفیت ها
http://mohandes-talabe.mihanblog.com/post/61
مصطفی نظرزاده-خرداد92
کتاب نفحات نفت را مدت ها بود نخوانده بودم؛ ولی همان موقع که این کتاب را خواندم، تاثیری اساسی بر فهم من از «ساختار دولت» گذاشت؛ که البته با دانایی هایی که بعدا به من اضافه شد گره خورد و کامل تر شد. این بار می خواهم با نقل از این کتاب چند چشمه از شیرین کاری های «ساختار دولت» را بگویم. البته مشخص است که منظور از «ساختار دولت»، فارغ از این است که چه کسی بر سر آن باشد؛ یعنی اصلا خود «ساختار دولت» اموری را بر «دولت مردان» تحمیل می کند که از آن برای «هاشمی» و «خاتمی» و «احمدی نژاد» گریزی نیست. ممکن است کسی چند درصد بهتر یا چند درصد بدتر عمل کند اما اول و آخر همه به همان راهی می روند که «ساختار» آنان را می برد. توضیح:
قانون، دست کارآفرین ایرانی را سال هاست که از پشت بسته است. فهم ظریفی از قانون نداشته ایم و نفهمیده ایم که قانون برای تسهیل کار است...
...
نمی دانم رضا امیرخانی از این که دارم از کتابش استفاده انتخاباتی می کنم چه احساسی پیدا می کند! اما مطمئنم او هم به اندازه من و حتی بیشتر آرزو دارد روزی این دو لت (یا بلکه سه لت!) درست شود. دور کنونی عملکرد دولت در کشور ما باطل است. می بینیم که همه کاندیدا ها از مشکلات و راه حل هایی می گویند که سال هاست همه می دانندشان، اما چرا در طول این همه دولت عوض شدن ها کسی این مشکلات را حل نمی کند، یا حتی قدمی کوچک برای حل این مشکلات بر نمی دارد؟ به خاطر «ساختار دولتی». رئیس جمهور بعدی حتی اگر «سازنده تر» از هاشمی، «توسعه سیاسی تر!» از خاتمی و «مهر ورزتر» از احمدی نژاد باشد مملکت را از این سه نفر پیش تر نخواهد برد.
=======================================
402
شتات: خانواده مفلس!
http://azadarya.mihanblog.com/post/184
آزاد آریا-خرداد92
مادر یعنی وطن. طلا یعنی نفت. پدر یعنی دولت... این ملک پدرانی داشت که برای حکومت، نه طلای مادر که خودِ مادر را نیز فروختند! در چنین خانواده ای تنها مایه ی نجات، همتِ فرزندان است... از پدر کاری برنمی آید...
برشی از نفحات نفت رضا امیرخانی
=======================================
401
تیلم: به کی رأی بدهیم؟ 6- جلیلی لیبرالاللهی
http://tilem.blog.ir/1392/03/10/who-do-we-vote-part-six-Jalili-Liberal.
میثم امیری-خرداد92
جلیلی یک فهم امروزی و نوین از انقلاب اسلامی ارائه کرده است، فهمی که من پیِ آن بودهام از کتاب نفحاتِ نفتِ رضا امیرخانی. کتابی که من را عصبی کرد. چون امیرخانی در چه باید بکنیم، کمی فردگرا شده بود و شخصی. دور بود از یک راهِ حلِّ جمعی. حسن آن کتاب این بود که از نقطه عزیمت تورّم و بیکاری و شاخصهای معمولی اقتصادی به اقتصادِ ایرانِ پس از انقلاب نپرداخته بود. این دوری از شاخصزدگی و توسعهزدگی و مرعوبِ چهار تا مفهومِ اقتصادی نشدن، برایم شیرین و عمیق و مبتنی بر انقلاب اسلامی بود.
=======================================
400
مشرق نیوز: دغدغههای فرهنگی نمایندگان کمیسیون فرهنگی؛
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/217895/%D9%87%D8%B1-%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D9%85-8-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7-8-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%85
...-خرداد92
نصرالله پژمان فر: دیوان حافظ همیشه در مقابل من است. در دوره معاصر قبل از انقلاب اشعار فروغ فرخزاد را می خوانم و در دوران بعد از انقلاب هم شعرهای حماسی در مورد جنگ را دوست دارم. کتاب نفحات نفت را خواندم و لذت بردم.
=======================================
399
دستنوشتههای عباس: کتابها – ۲ ؛ نفحات نفت
http://www.blog.iabbas.ir/1392/03/nafahat-naft/
عباس-خرداد92
...
هیچ! مدیر ایران خودرو میرود خدمت مقام ِ اجرایی بالادست،توضیح میدهد که ایران خودرو سه برابر کارخانهجات هم ارز کارگر استخدام کرده است – تا ضریب ِ اشتغال کشور را بالا ببرد – …این کارگران به دلیل مطالبات معوق،همین روزهاست که بریزند و جادهی تهران-کرج را رسماً ببندند و این یعنی بحران شهری …خلاصهی کلام، مقام اجرایی بالادست هم که حوصلهی این چیزها را ندارد کمی شیر ِ نفت ِ ورودی به ایران خودرو را باز میکند و جلوی این همه بحران را به سرانگشت تدبیر میگیرد
=======================================
398
رهیافت: نفحات نفت
http://palakedel70.blogfa.com/post/16
خود وجودی-اردیبهشت92
استثناٌ یادداشت این کتاب رو بعد از گذشت چند هفته می نویسم.البته حکمت داشت.
میگن «گود نیوز ایز بد نیوز اند بد نیوز ایز گود نیوز»
تکه مقالات انتقادی در وصف مسولین سه لتی
گوریل انگوری های نظام از این مقالات خوششون میاد.(به قول...خودشون رو در آینه این کتاب میبینن). به چند نفر از دوستان اونوری این کتاب رو هدیه دادم. نتیجه این که به فهم رسیدن که ما(مثلا بسیجی ها) در خلا زندگی نمی کنیم و انتقاداتی به سیاست های در دست داریم.
این یعنی یه شوت به جلو بعدا میریم تو عمق...
=======================================
397
آینده از آن حزبالله: چرا انتخابات در ایران تا به این حد ناموسیست؟
http://24tir.ir/?p=22920
امیرعلی صفا-اردیبهشت92
در حالی که آدمها هرچقدر هم متفاوت، باز هم نقاط مشترکی دارند که بشود با هم کنار بیایند. یا اگر این حرف را تساهل و تسامح فرض شود لااقل کسی که ۸ سال یا کمتر یا بیشتر توی یک کار بوده باشد یکسری تجربیات دارد که سرمایهی ملی محسوب میشود. که باید از این سرمایه استفاده کرد. یا ممکن است فردی در خصوص نظرش با نظرِ سیاسی با پیروزِ انتخابات متفاوت باشد اما درباره مثلاً صنعت، تجارت یا آموزش و پرورش یا فرهنگ متخصصی باشد که باید از او استفاده کرد.
در کشور ما اما از فردای انتخابات، رئیسجمهورِ جدید شروع میکند به تغییر در مسئولیتها و این تغییر تا هُمفیها خالدونِ آبدارخانهی ادارهی آموزش و پرورش فلان روستای فلان شهرستان هم میرسد. و این؛ درست نیست. و این، همان چیزی است که باعث میشود برای جلوگیری از چنین تحقیری افراد بحثِ انتخابات را مرگ و زندگی بدانند. چون احزاب و گروهها در ایران چیزی از خودشان که ندارند هرچه دارند از دولت است. از نفت. و با جدا شدن از نفت خرجِ دفتر و دستکشان هم درنمیآید و باید دستِ کم ۴ سالِ تمام تحقیر را تحمل کنند.
اینروزها اگر فرصت داشتید دوباره نگاهی به نفحاتِنفتِ امیرخانی بیندازید.
=======================================
396
یک دسته مداد رنگی: مکتب در فرآیند تکامل !
http://ingorooh.blogfa.com/post/537
سین کاف-اردیبهشت92
یادش بخیر نفحات نفت را که می گوید : " مدیریت کوچولوی تو توان کنترل سیستم بزرگ تر را ندارد "
ولی نفحات نفت جان عزیز ... و سین.کاف بی خرد ... حواست به فرآیند تکامل هم باشد ....
به این که گاهی با گذشت زمان ... لغات تکامل می یابند و کوچک و بزرگ معنیشان عوض می شود ...
حتی مدیر ملت هم یک معنی دیگر می دهد .... به این می گویند فرآیند تکامل !!!
=======================================
395
خبرگزاری مهر:
خبر اول: دارابی: سازمانی که به شیر نفت نزدیک تر باشد بودجه بیشتری می گیرد
http://khabarfarsi.com/n/5291900
خبر دوم: معاون سیما: روابط عمومی به جای اینکه تبلیغاتمحور باشد باید پژوهش محور باشد
http://www.mehrnews.com/detail/News/2055538
...-اردیبهشت92
متن خبر:
رگ حیاتی دولت ما به نفت بسته است و سازمانی که به شیر نفت نزدیکتر باشد اعتبار بیشتری میگیرد و متاسفانه این حالت همچنان در کشور ما دیده میشود.
توضیح سایت ارمیا: بدون شرح
=======================================
394
تابناک: نفت حتی رئیسجمهور ایران و امپراتور را به هم وصل کرده است
http://www.tabnak.ir/fa/news/319513/%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85-%D9%88%D8%B5%D9%84-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
...-اردیبهشت92
...
به اين ترتيب باشگاه قرمز به دليل يك رأي نامربوط سياسي به شهردار، بدبخت ميشود! به همين آسانی و دست كم سي ميليون هوادار هم محلي از اعراب ندارند، و رئيس ورزش ميتواند قبل خواب قيلوله كه از استحبابات است، شير نفت را جوري بپيچاند كه گوش مدير و هوادار و باشگاه شش دور بپيچد، خيلي سهمگينتر از ضربت ششتاييها!»
متن فوق بخشی از کتاب نفحات نفت و در توضیح دخالت دولت نفتی در همه شئون کشور و حتی ورزش و فوتبال سیاستزده ایران است. شخصیتهای این داستان، محمود احمدینژاد، علی سعیدلو و حبیب کاشانی هستند که این آخری در سال 84 از شهرداری علی سعیدلو در تهران حمایت نکرده است و در سال 86 نیز نامزد مورد حمایت وی و رئیس جمهور یعنی حسن بیادی نتوانست به شهرداری تهران برسد.
=======================================
393
جیم خراسان: تمثیل در کلیسا...
http://www.jeem.ir/pagetwo.php?type=1&print=3&id=4435
با معرفت-اردیبهشت92
رضا امیرخانی میگفت:
من در شهری در فلوریدا ۳ ساعت بیکار بودم و روز یکشنبه بود.
رفتم کلیسای بزرگ شهر، وارد شدم. دیدم اتفاقا روز صلح است. کشیشی که بالا رفت بسیار انسان موجهی بود و یک سخنرانی خیلی محکم و درست و خطابه گونه ارائه داد و مستقیم از انجیل و از تورات نقل میکرد و جلسه رو به پایان بود كه این کشیش مؤدب، موقّر و متین ناگهان از بالا شروع کرد بچههای کوچکِ خانوادهها را یکی یکی و به اسم صدا زدن و این نشان میداد که خانوادهها را میشناسد. ۱۰-۱۲ نفر از آنها را بالا برد.
بعد آن کشیش موقر از جیب بزرگ قبایش -که مثلِ جیبِ آقایان روحانیِ خودمان بود!- یک گلوله کاموا در آورد و نخ را به بچه اولی داد و کشید و به دست بچهها داد و از بالا پایین آمد و شروع به دویدن کرد.
این کشیش بین ردیفها و نیمکتهای چوبیِ کلیسا میدوید و بچهها هم به دنبالش. شبیه یک قطار. گاهی به بچههایی هم که نشسته بودند میگفت بلند شو و این را بگیر. همه این نخ را میگرفتند و پشتِ کشیش میدویدند. تعداد هم بیشتر میشد تا جایی که به ۴۰ یا ۵۰ بچه رسید.
همه اینها را وقتی از لابهلای همه نیمکتها رد کرد، از پله سن بالا برد و ایستاند. بعد خودش ایستاد و میکروفون را برداشت و گفت: بچهها حضرت مسیح با همین نخ که تعالیمِ کلیسا باشد، ما و خانوادههای شما را دور هم جمع میکند. اصلا فضا عوض شد و مردم با این حرف شروع كردند به گریه کردن.
======================
پ.ن : اشتباه نکنید تبلیغ مسیحیت نبود . بلکه استفاده از تمثیل، کاری پسندیده برای آموزش مفاهیم دینی به فرزندان است. چه خوب میشد اگر والدین ما هم از آن استفاده میکردند .تا اینکه بخواهند با زور به فرزندشان چیزی را یاد بدهند. که نتیجهاش میشود بیدینی آن فرزند در جوانی. ( این را به عینه دیدم )
=======================================
392
آینده از آن حزبالله: مدیریت نفتی
http://24tir.ir/?p=22874
امیرعلی صفا-اردیبهشت92
مدیر نفتی فرهنگ، که حتا تا به حال یک کتابش در فضایی واقعی منتشر نشده است و در میان مردم و در حقیقت صنعت نشر جایگاهی نداشته است، افتخار میکند به تعداد عناوین و نمیفهمد که عناوین بالا سرطان صنعت نشر کشور ماست و نشانگر یارانههای نابخردانه فراوان.
=======================================
391
برق الکترونیک: بهترین کتابی که خوندی چی بود؟نظر اکثر خواننده ها این بوده، شما هم بنویسید
http://powercontrol.mihanblog.com/post/17384
ایمان سریری-اردیبهشت92
نفحات نفت : روایت واقع گرایانه از جامعه امروز ایران به قلم کسیکه به نظرم واقعا این جامعه و این سیستم رو خوب شناخته و با زبان طعنه آمیز بیانش میکنه به نظرم همه باید این کتابو بخونن: شنیده ام که ستاره ی دریایی اگه بازوش زیر سنگ گیر بیوفته، از خیر بازو میگذره و اونو قطع میکنه. اما این مال وقتیه که ستاره بیم داشته باشه از خطر ... دولت تا نفت داره، خطری تهدیدش نمیکنه! و اینگونه، اقتصاد دولتی و مدیر سه لتی (کنایه از مدیر فاسد رشوه گیر) ساخته میشن.
در همين رابطه :
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(23) جای کار نفحات نفت!390+نمایشگاه کتاب389+یک مقالهی تحلیلی نه منطقی386+بی بی سی و نفحات نفت383+جیم روزنامه خراسان و خدا پدر امیرخانی را بیامرزد!380+محبت جناب امیرحسین یزدانبد و گفتاری راجع به نفحات نفت378+تحلیلهای نفحات نفتی مخالف ابطالگرایی است(؟!)376+توصیه مشترک کیوساکی و امیرخانی375+روزنامه اعتماد و پرفروشها373+نفحات نفت تنها نمونهی کتاب موفق اقتصادی372+زبان خشک اقتصادی ندارد371
.آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(22) آیا دین فقط ناظر است؟ نقدی خوب بر ایدهای در نفحات نفت369+تعصب همدانشگاهی!368+چون طلحه و زبیر امیرالمومنین را در حکومتداری تاتوان میدانستند ما نیز نباید خیال کنیم از رئیس جمهور بیشتر میدانیم364+راهیان نور و اتوبوس بروجن362+تحریم و نشر و داستان در جام جم361+اعصاب آدمای متعصب رو خرد میکنه359+مشکل دستمزد سینماگران نیست...358+نقلی از حضرت امام حسین ع در نفحات نفت357+چطور هنوز سر روی تنش مونده؟!356+جناب محمد عزیزی: به قول امیرخانی با شش نفر و نصفی میشود فرهنگ این مملکت را درست کرد353+این کتاب ارزش خواندن ندارد... ارزش حفظ کردن دارد351+
.آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(21) +خرید تلفنی نفحات نفت347
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(20) +در نفحات نفت تاریخ نگارش نامه در یکجا اشتباه آورده شده است.+تن فروشی آکادمیک!+جناب احمد توکلی و تهیه پیشنویس قانون کار+سیاوش سرمدی: نمیگذارند از نفحات مستند بسازم
آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(19)
آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(18)
آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(17)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(16)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(15)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(14)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(13)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(12)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(11)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(10)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(9)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(8)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(7)
. آنچه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(6)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند(5)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (4)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (3)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (2)
. آن چه در وب راجع به نفحات نفت نوشتهاند (1)
|