جهت سهولت دسترسي كاربران، هر بیست مطلب مرتبط در يك صفحه ذخيره خواهند شد. براي ملاحظهی 940 نظر قبلي به لينكهاي پايين صفحه مراجعه فرماييد.
====================================
960
کاغذ استنسیل: انقلاب مساوی بود با امام به علاوهٔ مردم – گروهها تأثیری نداشتند
http://hmotahari.com/blog/news/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%87%D9%94-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85/
مصاحبه با جناب حسامالدین مطهری-خرداد93
مثال می زنم:یک بار در یکی از کتاب فروشی های متعلق به جریان روشنفکری شاهد گفتگوی خانم و آقایی جوان بودم. خانم به یکی از کتاب های “رضا امیرخانی” اشاره کرد و پرسید:این چه کتابی است؟ آقا با لحنی بی اعتنا و تمسخرآمیز جواب داد: “مالِ این نویسنده حزب اللهی هاست. “ یعنی جنس برخورد ها این طوری است. حاضر نیست حتی دو ورق از این کتاب را نگاه کند و بعد تصمیم بگیرد.
...
آقای رضا امیرخانی در مراسم رونمایی جمله ای گفتند که جمله مهمی است. گفتند: “این کتاب، رمان انقلاب نیست. رمان امروز است. “ من نگاهم نگاه امروز بود. و دغدغه ام این بود که هیچ بعید نیست اتفاقاتی که در سال های ابتدایی انقلاب افتاده، در سال های بعد هم بیفتد. کما اینکه در سال ۸۸ مشابهش اتفاق افتاد و یک جاهایی تصاویر، عینا شبیه هم بود.
====================================
959
در دست تعمیر...!: آوار آواز
http://sevenseas.persianblog.ir/post/160/
hes-اردیبهشت93
قیدار
آخ!امیرخانی...کاش ارمیا ات را در خانه داشتم!دوباره می نشستم و وسط همه این بی حوصلگی هایم می خواندمش!
آخ!امیر خانی...چقدر دلم من اویت را می خواهد...
آخ...
====================================
958
روزنامه ایران: خاکی که مانند آب دریا بود، مطلبی از جناب محمد نجاتی درابی در روزنامه ایران
http://ermia.ir/Contents.aspx?id=972
محمد نجاتی درابی-خرداد93
این مطلب عینا در سایت ارمیا کار شده است.
====================================
957
رسانه بیداری: قِیدار / رضا امیرخانی
http://resanebidari.blog.ir/1393/01/15/%D9%82%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C
علی هاجری-فروردین93
قیدار آخرین رمان رضا امیرخانی است. فضای تاریخی کتاب تقریبا مانند رمان منِ او است و حتی علی فتاح هم که حالا در سنین پیری است و کوره آجرپزی پدر بزرگش را اداره می کند در این رمان یکی از دوستان قیدار است که دو سه باری در داستان حضور می یابد. کتاب از 9 فصل تشکیل می شود که اسامی فصل ها نیز جالب است همه به اسامی ماشین های آن دوران است. قیدار شخصی است بسیار ثروتمند، لوتی مسلک و البته بسیار بسیار جوانمرد که سفره برکتش همیشه و همه جا برای فقیر و غنی پهن است و دوست صمیمی جهان پهلوان غلامرضا تختی است که البته در داستان دیگر تختی وجود ندارد و به رحمت خدا رفته است. قیدار دارای یک گاراز بسیار بسیار بزرگ است با چندین کامیون و اتوبوس و تاکسی به اسم گاراژ قیدار و اکثر شخصیت های داستان نیز همین راننده های گاراژ هستند که اصلی ترینشان صفدر، ناصر اگزوز، هاشم شامورتی باز، نعمت هجده چرخ، شلتون، فری ینگه، پارکابی و... که همه از اطرافیان نزدیگ قیدار هستند. رقیب اصلی یا همان دشمن قیدار نیز فردی است به نام شاهرخ که شاه دوست و غرب زده و متجدد است که او هم گاراژی دارد که قیدار و اطرافیانش به آن می گویند گاراژ قرتی ها یا همان شاهرخ قرتی. قیدار همه ی کارهایش از روی جوانمردی است و بعضی جاها خواننده را آنقدر در خود فرو می برد که باورش سخت می شود آیا همچین آدمی هم وجود دارد؟ مثلا قیدار با دختری ازدواج می کند که قبلا به او تجاوز شده است توسط همان قرتی ها. قیدار در این قصه نیز از مریدان و ارادتمندان سید گلپا یا همان آیت الله گلپایگانی است که خود امیرخانی نیز ارادتمند اوست.
داستان با یک سفر شروع می شود که در واقع ماه عسل قیدار و همسرش شهلا جان است و آن ها در این سفر با یک مرسدس کوپه ی کروک آلبالویی متالیک راهی اصفهان به زیارت مزار پدر شهلا می روند برای گرفتن اجازه ازدواج اما هیچوقت به اصفهان نمی رسند و در راه با کامیونی تصادف می کنند که شهلا نابینا می شود و قیدار یک پایش برای همیشه لنگ می شود و از قضا کامیون مال گاراژ خود قیدار است و راننده ی معتادش به اسم نعش و از اینجا به بعد اوضاع و احوال قیدار بهم می ریزد و او دیگر آدم قبل نیست مدتی خودش را در اتاق گاراژ حبس می کند و راننده ها برای بیرون آوردن قیدار از این حال و هوا از هیچ کاری فرو گذار نمی کنند حتی آوردن بزرگترین زن رقاص تهران به اسم مه پاره شبانه برای قیدار.
قصه همچنان در کش و قوص قیدار و بچه های گاراژ قیدار و بچه های گاراژ شاهرخ قرتی پیش می رود و می رسد به جایی که قیدار باز هم تصمیم به کار جوانمردانه ای می زند و شروع می کند به ساختن عمارتی به اسم لنگر که 2 طبقه است و طبقه بالا برای قیدار و شهلا و طبقه پایین برای معتاد ها و به قول قیدار سیاه و سفید ها که البته با حضور سید گلپا و جای پایی که قیدار از او در لنگر می گذارد به اسم لنگر پا سید معروف می شود و هر روز برو بیایی در آن است و یکی دیگر از نکات جالب دیگر این است که قیدار به جای آوردن سنگ برای معمار که می خواهد از آن ها برای پی ساختمان استفاده کند تمام کتابهایش را از اتاق گاراژ می آورد و معمار را قانع می کند که از آنها برای پی ساختمان استفاده کند.
در کل امیر خانی این کتاب را در ستایش جوانمردی و زنده کردن آن از دوران نه چندان دور ما برای زمان ما که تشنه جوانمردی هستیم نوشته است و به نظر بنده باز هم به پای منِ اویش نمی رسد.
یک مزه از کتاب :
به زبان سید گلپا :
خوش نامی قدم اول است...از خوش نامی به بدنامی رسیدن، قدم بعدی بود... قدم آخر، گم نامی است... طوبا للغرباء
====================================
956
http://s-poems.blogfa.com/post/343
پای دار قالی...
====================================
955
خیلی ساده: آق رضا
http://sadeh-ama-samimi.persianblog.ir/post/316/
مستانه-اردیبهشت93
====================================
954
ففروا...:قیدار
http://pouke140.blog.ir/1392/10/17/%D9%82%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1
حلما-دی92
پوستر"آن مردی که خدا عاشقش شده بود"
اسمش رو پوستر گذاشتم اما به معرفی کتاب شبیه تره.
این رو برای بازارچه ی کتاب دانشگاهمون تهیه کرده بودیم
همراه با کتابهایی که بچه ها از بازارچه می خریدن میذاشتیم
و دقیقا تیر به هدف میخورد!
====================================
953
بلاگ می: نمیشد من یه شهرکتاب داشتم برای خودم!؟
پریا-اردیبهشت93
و «قیدار». این جانِ جان. این نفس. این عطرِ بهاری. این شکلاتِ تلخ! آخ آخ آقای «امیرخانی» اگه بدونی چه لحظاتی برای من ساختی با این داستان. نمیخونمش که، بوش میکشم. با اشتیاق طعمِ خوبشو فرو میدم. غرق میشم در بسترِ نرم و مخمل گونِ کلماتش...
====================================
952
شهاب ثاقب: تمجید رمان نویس معروف از نشریه ما
http://dabirinejad.blogsky.com/1393/03/01/post-17/%D8%AA%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%A7
شهاب دبیری نژاد-اردیبهشت93
داستان من، رضا امیرخانی و مداد
(شرح حالم از عصر یکشنبه 21 اردیبهشت تا عصر دوشنبه22ام)
هفته گذشته برنامه ای در دانشگاه برگزار شد که مهمانش رضا امیرخانی بود. نام امیرخانی قطعن برای آنهایی که اهل مطالعه هستند باید خیلی آشنا باشد. نویسنده رمان «من او» شاید بهترین معرفی از او باشد. گواینکه «ارمیا» ، «بیوتن» و این اواخر «قیدار» دیگر رمانهای خواندنی او هستند. شاید یکی از معدود نویسندگانی باشد که اغلب کتاب هایش به نوبت چاپ های بالا رسیده اند. سخنرانی خوبی در مورد جامعه و تمدن آینده کرد. نقد جالبی به وعاظ و مداحان کرد که بسیار به نظرم درست آمد. بعد از جلسه با انبوه دانشجویانی مواجه بود که کتابهای خودش را می آوردند تا از او امضا بگیرند. من البته از او امضا نخواستم یکی دو سوال پرسیدم و بعد با او در یک محفل خصوصی تر هم صحبت شدیم. به ذهنم رسید آنچه که در این چند سال به عنوان کار فرهنگی و در قالب نشریه «مداد» انجام داده بودیم را به او هدیه دهم. بنابراین خیلی سریع رفتم نشریه ها را آوردم تا هدیه کنم. گفتند: "آقای امیرخانی رفته اند." کجا؟ "مهمانسرای دانشگاه تا همراه خانواده بروند اصفهان." انصافن هم اردیبهشت های اصفهان دیدن دارد. سریع رفتم مهمانسرا. با کلی خواهش و تمنا، مسئول وروردی مهمانسرا پذیرفت این نشریات را به دست ایشان برساند. یادداشتی برایش نوشتم و گفتم جنس دغدغه های خودم را با ایشان مشترک میدانم. البته حرفهای دیگری هم زدم و در پایان نوشتم این نشریات که حاصل تلاش گروهی ما دانشجویان بوده است تقدیم به شما. شهاب دبیری نژاد و امضا. کسی انگار در گوشم گفت شماره همراهت را پایین امضایت بنویس شاید ایشان تماس گرفت. گفتم بی خیال! حالا امیرخانی به تو زنگ بزنه که چی بشه؟!! در هر صورت شماره همراهم را نوشتم و تحویل مسئول مهمانسرا دادم.
لحظاتی بعد گوشیم زنگ خورد یکی از همکلاسی هایم بود. خبر داد نتایج ارشد آمده است. بعد از این تماس دیگر هه چیز بجز نتایج ارشد و انتخاب گرایشش از ذهنم رفت. شب هم دائم به پیامک ها و تماس های خانواده و دوستان پاسخ دادم و توضیح دادم ارشد چه کرده ام و ممکن است کجاها قبول شوم و...
فردا صبح هم رفتیم دانشکده.باز قضیه ارشد مطرح بود و بعد هم تحویل موقت پروژه راه. عصر وسایلم را جمع کردم پیش به سوی وطن. در اتوبوس دانشگاه-دروازه تهران بودیم. سوار اتوبوس های خط واحد اصفهان با آن سرو صداهای معروفش بودم که گوشیم زنگ خورد.
پشت خط رضا امیرخانی بود. مکالمه ما در حالی آغاز شد که من کمی شگفت زده بودم. ادامه صحبتهای او کمی بر تعجب و البته خوشحالی من افزود. واقعن خیلی حرفی برای گفتن نداشتم. بیشتر به این خاطر بود که انتظار چنین صحبتهایی از او که به واقع یکی از برترین نویسندگان ایران هست را نداشتم.
امیرخانی گفت: 9سال است که نشریه ای مثل نشریه شما در دانشگاههای کشور ندیده ام. حدود سال83 یا 84 نشریه ای در یکی از دانشگاههای تهران منتشر می شد که خیلی قوی بود بعد از آن دیگر در بین نشریات دانشجویی شبیه نشریه شما ندیدم و بسیار عالی بود. من تاکنون چندبار به صنعتی اصفهان آمدم و هربار نیز لذت بردم؛ این بار نشریه شما خیلی مرا خوشحال کرد. خیلی از نحوه کارتان لذت بردم. اینکه موضوعی را انتخاب می کنید و در مورد آن از همه گروهها نظر می گیرید بسیار عالی است و این همان چیزی است که در حال حاضر دانشگاههای ما به آن نیاز دارند. در ادامه امیرخانی مطالب ریزی در مورد بعضی مطالب دو شماره آخر نشریه گفت که مشخص بود این حرف او که دو شماره آخرمان را کامل خوانده، درست است.
این صحبتهای امیرخانی خیلی خوشحالم کرد. تمام خستگی ها، بی خوابی ها و بی پولی های دو سال و نیم مدیر مسئولی ام از یادم رفت و به نظرم رسید سالهای نسبتن مفیدی در دانشگاه داشتم. امیدوارم همین گونه باشد...
====================================
951
خبرگزاری فارس: بعضی کتابها را ۵۰۰ بار خواندهام/ آخر کتاب را اول میخوانم/ همیشه میگویم این آدمهای توی قصهها کجا هستند؟
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930222001156
...-اردیبهشت93
فارس: که این طور... من اسم چند نویسنده را میگویم میخواهم بدانم اینها را میشناسید یا نه. سید مهدی شجاعی؟
هر دو با هم: نه
رضا امیرخانی؟
هر دو: نه
مصطفی مستور؟
هر دو: نه
سپیده: من اصلا از آقایان کتاب نمیخوانم. فقط م. مودب پور را به عنوان یک نویسنده آقا میشناسم.
====================================
950
فارس: کتابهای امیرخانی در رأس پرفروشهای انتشارات افق
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930216000906
...-اردیبهشت93
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، غرفه انتشارات افق در نمایشگاه کتاب، یکی از پرمخاطبترین غرفهها است و به گفته مسئولان این غرفه، کتابهای رضا امیرخانی همیشه جزو پرفروشترین کتابهای این نشر بوده و هستند و هماکنون چاپ دهم کتاب «قیدار» و چاپ سی و نهم کتاب «من او» در این نشر وجود دارد و با استقبال مخاطبان مواجه است.
====================================
949
رجانیوز: ترازوی نشر/4 : نگاهی به کتابهای پرفروش کشور در هفته گذشته
http://rajanews.com/Detail.asp?id=188707
...-اردیبهشت93
«طوفان واژهها» به مشهد رسیده است
مشهد، چهارراه شهدا، روبروی شیرازی14، پاساژرحیم پور، کتاب آفتاب 05112238613
قیدار رضا امیرخانی هم خوب فرروخته است؛ درست مثل کتاب سلام خدای خوبم که کتابی متفاوت و خواندنی از حسین ثروتی است و مفاهیم قرآنی را بصورت روان و جذاب ارائه کرده است.
====================================
948
فارس: کدام رمان ایرانی را بخوانیم
http://farsnews.com/printable.php?nn=13930212000110
...-اردیبهشت93
باز هم به سراغ رضا امیرخانی رفته و اینبار با کتابی که انتشارات افق آن را چاپ کرده و روانه بازار نموده است.«قیدار» عنوان آخرین کتاب رضا امیرخانی است و داستان آن درباره مردی است که به شدت دوست دارد ادامه دهنده سلسله خودش باشد. به عبارت دیگر، نیاز دارد که به شدت خودش باشد. او دوست دارد جهان خودش را خودش بسازد و به نوعی بر جهان بیرونی خود موثر هم باشد. در بیان دیگر، روایت واپسین مرد سلسله ای است که به نظر می رسد منقرض شده و او حالا به تنهایی برای احیا و ابقای این سلسله تلاش می کند.
====================================
947
خواندنیترینها:بیمه ی جون - شاه كلید كتاب « قیدار » نوشته رضا امیر خانی
http://khandanitarinha.blogfa.com/post/254
رضا محمودی تبار-اردیبهشت93
اگر كتاب خوان حرفه ای هم نباشید، ولی نشده یك كتاب از رضا امیر خانی خوانده باشید و دنبال بقیه آثارش و نگرفته باشید. آخرین اثر این نویسنده - البته آنهایی كه تا حالا چاپ شده - كتاب قیدار است. داستان زیبایی از مردی متمول و با معرفت و مشتی كه بجای این كه ماشین های گاراژ و بیمه ی فلان و بهمان كنه، همه رو
« بیمه ی جون » می كنه. دیشب كه دوباره كتاب و می خوندم دلم نیامد به دوستانی كه برای استراحت و آرامش كتاب می خونند، این اثر زیبا را معرفی نكنم. پس برای اینكه متوجه شوید كه بیمه ی جون چیه، سری به این كتاب بزنید.
====================================
946
کتابکده: نوشتن که سخت می شود گاهی
http://fpazooki.blogfa.com/post-70.aspx
فاطمه پازوکی-اسفند92
حال؛ نمیدانم از کجا و چه بنویسم. شاید اگر به جای همه خواندهها و دیدهها، یک بار دیگر میتوانستم چند صفحهای از «نامههای سیمین و جلال» را بخوانم، خیلی زود و ناخودآگاه رشحات قلب از سرانگشتان لبریز میشد. حیف. حیف که دیگر نیست و کتابهای دیگری که در این مدت خواندم -و یکی از یکی بهترند- چنین اثری نداشتند. بی انصافی است اگر حقشان را بهجا نیاورم. کتابهای خوبی بودند. نمیدانم از کدام بنویسم. از «قیدار» که در روزهای خیلی خوب و شیرین خواندمش،
====================================
945
خبرگزاری فارس: مناظره نشر
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930205000684
...-اردیبهشت93
عین اللهی ناشر خطاب به باباوند از وی خواست نام 5 عنوان کتاب که به گفته وی به راحتی در سال ده چاپ میخورد را بگوید که باباوند از کتاب «قیدار» و «عادت میکنیم» نام برد. -
====================================
944
دقیقه های کلاغ: کتاب خانه
http://1kalagh.blogfa.com/post-71.aspx
مهدی حسینی-اردیبهشت93
آدمی که یکبار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزیده … این حرف سنگین است … خودم هم می دانم. خطا نکرده، تازه وقتی خطا کرد و از کارتنِ آکبند در آمد، فلزش معلوم می شود، اما فلزِ خطاکرده رو است، روشن است… مثلِ کفِ دست، کج و معوجِ خطش پیداست.
از آدمِ بی خطا می ترسم، از آدمِ دو خطا دوری می کنم، اما پای آدمِ تک خطا می ایستم…!
====================================
943
یا لثارات: آقای نویسنده، آقای کارگردان...
http://yalasarat.com/prtc1oq4.2bq1x8laa2.html
...-فروردین93
زمانی نه چندان دور، رضا امیرخانی در یک یادداشت نقد، نسبت به استفادهی غیر متعین و مسرفانه الفاظ و کلماتی با ارزش هشدار داد. حتی در یک گفتگو آرزو کرد: «کاش گاوصندوقی داشتم و میتوانستم کلمه بسیجی را درون آن گاوصندوق حفظ کنم تا اینقدر دستمالی و کلیشهای نشود.»
====================================
942
خبرگزاری شبستان: «قیدار» نمایشی زنده و رونده از آیینِ جوانمردان
http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=359114&Mode=
...-فروردین93
به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ،«مرسدس روی ابر راه میرود. آرام و موقر. هر از گاهی مجبور است چراغها را روشن و خاموش کند و جواب بدهد به چراغهای روشن و خاموش و سبز و قرمزِ روبهرو. هر از گاهی مجبور است با بوقِ زیرش نتی رها کند در بیابان برای شیپور و کشتی و سوت و بلبلی که برایش به هدیه میفرستند. گاهی وقتها هم باید فرمانی بدهد به چپ و راست برای آشنایانی که با هجده چرخشان برای چهار چرخش قر به کمر میاندازند.
مرسدس روی ابر راه میرود و شهلا مثلِ باران گریه میکند. ایراد از ابر نیست. ایراد از باران نیست. ایراد از حریرِ خوشبختی است کنارِ سوراخِ روی قوزکِ جوراب...»
این نوشته بخشی ازرمان «قیدار»به قلم رضا امیرخانی است که با فضایی جذاب و نوستالژیک خواننده را با خود به دل داستان می برد .
نویسنده در این اثر به شرح زندگی یک گاراژدار در تهران دردهه 50 شمسی به نام قیدار می پردازد. که نام او و کامیونهایش در تمام جادههای ایران و میان رانندگان شناخته شده است. از سوی دیگر مرام و مسلک رفتاری قیدار نیز در میان تمام افرادی که با او در ارتباط هستند به نوعی زبانزد است، اما در طول داستان با مجموعه وقایعی که برای وی رخ میدهد، قیدار به سمت نوعی تکامل و بازتعریف از خود دست پیدا میکند.
امیرخانی در ساختن شخصیت قیدار شجاعت زیادی به خرج می دهد و شاید در پرداختن و خلق این شخصیت به افراد لوطی مسلکی نظر دارد که با مرام و جوانمردی خاص خودشان افراد دیگر را تحت تاثیر قرار می دهند و شاید تیپی که برای قیدار در نظر گرفته شده است برگرفته از شخصیتها کسانی چون طیب حاج رضایی و کسانی از این نوع است.
خیلی ها به قیدار ایراد می گیرند که او نماز نمی خواند اما شاید طریقت را بر شریعت ترجیح می دهد.او به خوبی حلال و حرام را رعایت می کند.رفتارهای قیدار استنباطی بر جوانمردی اوست و عشق او که از برخی نرمهای جامعه اش نیزعدول کرده است. تکیه کلامهای خاص قیدار قیدار در صحبت کردن، رابطه او با همسرش و نوع برخورد او با موضوعات همه و همه بر زیبایی کار می افزاید.
در هر حال قیدار اثری موفق در 300 صفحه است که در9 فصل با اسامیِ مرسدسِ کروک، تاکسیِ فیاتِ دویست و دوی کبریتی، اسبِ اینترنشنال، وسپای فاقگلابی تا... براقِ بالدار. روایت می شود و میکوشد که رودخانه آیینِ فتیان را همچنان زنده و رونده نمایش دهد .
====================================
941
شهدای ایران: خواهر شهید غلام رضا اکبری خون برادر شهیدم را در رگ حس می کنم
http://shohadayeiran.com/fa/news/33499/%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%DA%AF-%D8%AD%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%85
...-فروردین93
رضا امیرخانی:( لبخندی می زند و به کتابی که از این نویسنده در دستم هست اشاره می کنم و نام کتاب رو می پرسد و) می گوید: نویسنده خوبیه، نویسنده بسیار ماهر و متعهد و در یک کلمه بهترین نویسنده
آدرس چند تا کتاب مفید رو از ایشون می پرسم و ایشون کتاب های شهید چمران و رمان های رضا امیرخانی و کتاب زندگی نامه شهید لشگری رو معرفی میکنن. وقتی می رفتم گفت: شهدا ستاره های آسمون زندگی ما هستن و زیبایی شون به ما آرامش میده.
در همين رابطه :
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(47) منتقد سینما و قیدار940+یک حمام چند جامهدار میخواهد؟939+چهرههای هنری سال934+سه کتاب برای عید931+به دنبال یک جو معرفت928+این نویسنده خلاف شرع میگوید!917+نویسنده برای فرزند اسماعیل نبی بودن قیدار ماخذ نیاورده است903+
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(46) دوست داشتم کتب امیرخانی را طراحی کنم920+این نویسنده خلاف شرع میگوید!917+نویسنده برای فرزند اسماعیل نبی بودن قیدار ماخذ نیاورده است903+
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(45) به دو دلیل قیدار را دوست دارم898+مسابقهی معماری و نظر رضاامیرخانی مبنی بر مقدم بودن رمان بر معماری894+قیدار با بهلیمو میچسبد در کافه کتاب آفتاب!893+استمرار سنت احمدینژاد در دورهی روحانی892+نامزدهای نخستین دوره بدون فردی890+شریعتگریزی از نظر داور جلال887+قیدار اسمش آمد، برنده نشد، هیچکتابی هم تقدیر نشد، دقیقا مثل بیوتن در دورههای قبل!886+کتابی در نقد چند داستان مثل قیدار884+تمدید زمان مسابقه طراحی معماری لنگر پاسید882+اسامی کتابهای راهیافته به دور دوم جلال881
..آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(44) +گاهی باید زندهگیمان را بیمه جون کنیم877+هجو قیدار در روزنامهی بهار876+قیدار هیاتی نیست875+نمایشگاه کتاب تبریز و توضیح سایت ارمیا870+شبهای داستان868+روایت کامل از جوانمردی یک زن862+قیدار من رو از خودم بیرون کشید861
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(43) شجاعی امیرخانی مستور853+لنگر قیدار، موضوع یک مسابقهی معماری852+اسمش روی کتاب دلیل خریدن آن هست؟!847+دو رضاامیرخانی در یک قاب!844+رجانیوز برای زدن رضاامیرخانی احمدینژادش را هم میزند! "قیدار ادامه (آن ممه را لولو برد) است!!!"841
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(42) همین امروز تصمیم میگیرم جوانمرد باشم838+یارب نظر تو برنگردد834+نگاهی به لوطی نامه قیدار از جناب مهدی کفاش ابتدای متن: پس این اثر را با خود این اثر باید نقد کرد. انتهای متن: خود نویسنده، خیلی هم از گمنامی سر در نمیآورد و همیشه سوی شهرت را گرفته است. آنجا که هوسش کرده در کتابهایش از اینکه شاگرد باهوش دبیرستان استعدادهای درخشان بود؛ بگوید. یا اینکه به همسفری با بزرگانی دعوت بوده است که دیگران ماهها چشم انتظار دیدنشان هستند آموزش خلبانی دیده و گواهینامه خلبانی پی پی ال دارد...832+رمانهای امیرخانی در هم است831+شبا تا صب چرا بیداره تهران؟828+نگاهی به قیدار از جناب مظلومینژاد826+ورود قیدارخان به عرصهی وبلاگنویسی825+ادای دین به قهرمان، مطلبی از جناب داوودی824
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(41) آبگوشت قیداری820+شخصیتپردازی یا قهرمانپردازی819+شعری برای قیدار از جناب مهدی کازرانی816+قیدار پایان رضا امیرخانی به قلم جناب احمد مخبری815+قلم زرین و حواشیش814+جناب هدایت بهبودی و پیشنهاد قیدار807+یه بار بخونی باور کن، دو بار بخون عاشق شو، سه بار بخون بفهم...805+پیشنهاد جناب احمد شاکری804+مهدیار و قیدار801
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(40) آقای نامزد محترم! بردهاندت بالا و دارند بادت میکنند که پوستت را بکنند792+قیدار و جمجمه نامزد قلم زرین787+یکی از همین جماعت به رضاامیرخانی گفته است قیدار ننویسد783+راه افتادن سایت کتابستان781
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(39) من او دلم را لرزاند، قیدار شانههایم را779+قیدار به درد پسرها میخورد776+خواننده خوانندهی چه کتابی است؟774+گزارشی از حضور در نمایشگاه771+پرفروشهای نمایشگاه بیست و ششم769+دیدن شلوغی نمایشگاه چشم بصیرت میخواهد767+راهرو افق مسدود شد766+رضاامیرخانی خوب میفروشد765
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(38) قیدار را به خاطر قیدار بخوانیم نه نویسنده متوسطش760+یک مصاحبه راجع به قیدار بدون نام مصاحبهگر و مصاحبهشونده755+نویسنده به جای قیدار باید زندهگی شهید احمدی روشن را بنویسد753+یک نقدشناسی خوب از روند نقد قیدار در روزنامهی فرهیختگان از جناب امیرحسین مجیری752+کاش داستان حسین ع را مینوشت751+باید یک نیروگاه بادی در باغ قلهک میساخت!749+قیدار و نامزدهای انتخابات747+29 فروردین، نقد قیدار در اصفهان744+مرد توی رمان جا نمیشود742
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(37) +دلم تعمیر میخواهد739+قیدار فقط یک رمان نیست738+جناب محمدرضا سرشار در رجا و نسیم و خبرگزاری دانشجویان و...: کال شتابزده تعقید تکلف ترویج اباحیگری تطهیر روسپیان شیفتگی به لاتها اشکالات زبانی ضعف منطق و.... تازه بخشی از اشکالات این اثر است736+پیشنهاد جناب محمد ناصری733+نماز خوب چه سرعتی دارد؟732+اگر شجاعی، قیصری یا امیرخانی اشکانهی حسنبیگی را تمام میکردند...726+پیشنهاد جناب اکبرنبوی برای نوروز725+وزیر ورزش هم قیدار میخواند723+شهلا در تاریکی خودش را میدید721
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(36) پیشنهاد هفت نویسنده برای خواندن قیدار716+خواندن رمان قیدار به تعطیلات نوروز غنا میبخشد، جناب شهرام کرمی کارگردان تیاتر713+قیدار در میان 16 اثر پرفروش سال712+قلمی تصنعی و بیصداقت710+ده کتاب پیشنهاد بدهم و قیدار درش نباشد؟!709+قیدار از کارهای دیگر امیرخانی ضعیفتر است706+چرا کم کتاب میخوانیم؟705+قیدار بهترین اثر سال704+از قیدار تنفر دارم701
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(35) قیدار و سه کاهن در میان فهرست نهایی قلم زرین699+رسم مردی یعنی رسم قیدار698+تجدد رمان ایرانی و آینده انقلاب696+ماک قیدار و لیلاند داشصفدر693+بعد از عملیات نقد قیدار هیچکس خداقوت نگفت690+روش اغراقگونه یک نکتهی مثبت است685+قیدار کتاب مداراست681
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(34) من قیدار ها و یوسف ها و سهراب های خودمان را بیشتر دوست دارم677+امیر جعفری (بازیگر) و خواندن قیدار676+این کتاب را نخرید673+آیا سید و شیخ ادامهی 88 است؟!670+خوشحالم که سادهنویسی را پیشه خود کردی664
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(33) پیج قیدار در گوگلپلاس659+میشه به نویسنده اجازه داد خودش باشه658+خاصیت لولایی جدانویسی656+منظورتان امیرخانی است؟ حالا!...654+وقتی امیرخانی روبان قیچی میکند650+شال عزا را ریختم تو پی649+افتتاح کتابستان اراک648+فقط کتابهای امیرخانی را نخوانید647+قیدار برای فرزندی که هنوز متولد نشده است646+امیرخانی آمده بود دانشگاهمان!643
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(32) +عزلتنشین فتنه، مومن به اقتصاد سرمایهداری، آرمانهای رهبری با نئوحجتیهها زنده شد638+ قیدار1400 امکان دارد؟634+اندر مذمت خبرفروشی633+اشتیاق هیجان لذت مدارا سردرگمی632+نوجوانمردی!631+خواندن قیدار از چه کارهایی بهتر است؟625+خوشبختتر مردی است که همسرش خیال کند او قیدار است623+هیچ چیزی مثل کتاب خواندن حالم را خوب نمیکند
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(31) +ادبیات داستانی فریبکار و قیدار612+قیدار و انتظار روزهای بارانی611+جناب میرشکاک و از شعر به قصه رسیدن610+وسط هیات فهمیدم قیدار خیلی باصفا بوده است608+قیدار و روضیه و هیات پشت لپتاپ606+پیشتازی قیدار در کتابفروشیهای اصفهان605+السلام علی جون بن حوی604(١٤:٣٥ ١٨/٩/١٣٩
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(30) +قیدار واقعی در جاده رویت شد598+وزارت ارشاد به جای گشت ارشاد باید قیدار را جمعآوری و امحا کند597+افول و اوج دوره ی پهلوانی، جناب مهدی افشار نیک، اعتماد593+گزارش یک وبلاگ از جلسهی شهر کتاب591+به جای بیمه جون به نام مردترین مردان بیمه میکردم585+قیدار هیاتی نیست در یک نشریه ی دانشجویی582
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(29) گزارش نقد قیدار در قم578+از قیدار آموختم تا غلطهای کوچکِ کتاب را ننویسم574+پرفروشهای شهر کتاب مرکزی573
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(28) جناب ابراهیم زاهدی مطلق و ضعف دیالوگهای قیدار560+شخصیت نیست، تیپ است، پایانبندی نیست، سرهمبندی است559+وقتی کتابش مجوز میگیرد باید برود تحصن! پیشنهاد روزنامهی اعتماد554+جدی مینویسد اما جدی نیست552+دنبال شخصیت قیدار بودم551+میروم قیدار را بخرم تا امانتیِ کتابخانهمان نباشد548+یک مصاحبه با روزنامه ی ملت و حاشیههاش456و547+جهان نیوز و بازیهای لاتمآبانه روحوضی545+اوقات خوبی را با قیدار گذراندم542+رقابت کتب مهرجویی، امیرخانی، کیوان ارزاقی، پورولی کلشتری، مرتضی فخری در کتاب فصل541
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(27) +آثار امیرخانی مازوخیستی است در شبکه پایداری540+با قیدار بزرگ شدم539+حرفی برای گفتن نداشت537+انتقاد اسدالله بادامچیان از عبارت شاهکار برای آثار رضاامیرخانی535+شوور عتیقه!531+خرید تلفنی از سام530+کوشش برای شناخت نام پیامبری که در قرآن نیامده است529+متن جناب نعمتالله سعیدی در مجلهی داستان راجع به نسل جوانمردان527+خواندن قیدار را به هیچکس پیشنهاد نمیدهم526+ماجراهای دختری که باید فهمش بیجک بگیرد525+کاش قیدار فصل آخر نداشت524+رابطهام با امیرخانی خوب نیست522
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(26) +وقتی تمام میشه یکی دو ساعت غرق فکر می شی513+دوست داشتم اگه کتاب بودم قیدار بودم!509+باز هم پیغامبری دیگر508+نمیتوانی ببینی داستانی اوج گرفته؟504+برای نسل ما... قیدار حرف دیگریست502+اولین نوشتهی من در فضای مجازی قیدار باشد بهتر...501
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(25) +قیدار توی پاساژ نبود، نیامد... من مذهبی نیستم اما انسانم499+سرزمین نوچ پرفروشترین کتاب فروشگاه افق496+قلیلی از امت های پسین مقربانند،قیدارها رو به نقصانند494+قیدار را پسندیدم... بیشتر از حتی هر رمان دیگری که خواندهام492+مرام همهی قشنگی قیدار و من اوست488+جهان نیوز و هدیهی خواندن دو کتاب487+از من مخواه زیر شانههای دخترانهام قیداری کنم485+روزنامه قدس و اثری که به خاطر تبلیغ مجبور به خواندنش شدم!484
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(24) +قلمت بیمهی جون478+بسته پیشنهادی خبرآنلاین برای عید فطر475+حساب مسجد و حسینیه را خیلی سوا کردید477+سرمقالهی روزنامهی ملت ما: قیدار که هست، چرا لاله؟464
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(23) +قیدار در شبهای قدر از دست ندهید460+قیدارخان! این رسم مردانهگی نیست455+روزنامه جوان، در مورد رضاامیرخانی حرفهای زیادی زده شده و خواهد شد453+
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(22) +امیرخانی زنانه مینویسد438+معمار باید نفسش حق باشد436+این متن قرار بود داستان باشد یا منبر قیدار؟+"قیددار" قیمتش گران است431+قیدارپرفروشترین کتاب تیرماه اصفهان+قیدار چنگی به دلمان نزد423
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(21) +این داستان به درد امروزهایمان می خورد416+آخرین رد قیدار در حصر خرمشهر415+قیدار را نخوانید412+قیدارهای بیپول+نقدی از جناب امیرمافی در آینده روشن: قیدار دینیتر است از من او+روزنامهی وطن امروز و توضیح مجدد سایت ارمیا راجع به نقلِ قولی خلاف از رضاامیرخانی+نچسبید، بازیگران فیلم قبلی امیرخانی در فیلم جدیدش بازی کرده بودند
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(20) + این ما بودیم که در کوچه پس کوچه های جاده ساوه، حتی عبور و مرور کامیون حضرت قیدار هم مانع گل کوچک مان نمی شد.+رمان از نظر ساختار هنری بشدت دچار آشفتگیه+قلمِ سرِ پای امیرخانی در من وجدی ایجاد کرد+دلم قیدار میخواهد، دلم حاج فتاح میخواهد...+بچهی گاراژِ قیدار باشی مرد بار میآیی، مرد+قیدار، جهاد فرهنگی بزرگ+تریبون مستضعفین و لوطیمنشی در قیدار
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(19) +تا نیمه کتاب، قیدار بدونِ صفدر، بعدِ کتاب، صفدری بدونِ قیدار+قیدار از زبان پاسبانی در یزد+در سراسر رمان ردپایی از شریعت نمیبینیم الا آنجا که شاهرخ قرتی میخواهد خمس دهد و آن را هم سید باطندار از او نمیپذیرد+به یاد جوانمردی قیدار را باید خواند
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(18) +چرا کاراکتر اصلی یک رمان باید راننده پایه یک باشد؟!+قیدار همان اثر قدرتمندی است که انتظار داشتیم+خرید کتاب قیدار با پیک موتوری+بعد از سایت قیدار، وبلاگ قیدار هم در بلاگفا راهاندازی شد+استقبال از کتابهای آیهالله جوادی آملی، سیدمهدی شجاعی و...+قیدارها نمیمیرند، قیدار اخلاقیترین متنی است که در این چندسال خواندهام
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(17) +سید گلپای شما کیست؟+متن سرکار خانم سحر دانشور در مجله ی شماره ی سه ی داستان+نویسندهی قیدار جاخالی داده است+ما باید قیدار باشیم، افسوس که نیستیم...+امیرخانی گوگوش میشنیده و قیدار مینوشته!+به پاس جوانمردی از یادرفته، متنی از سرکار خانم ولدبیگی در سایت برهان+شاید قیدار طبیبه اصلیتش!+قیدار و کفتربازان مرید امام صادق(ع)+قیدار پرمقدار، متصل است به منبعی معنوی+این رمان میتوانست شاخصترین باشد
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(16) +قیدار، اخلاق گمشده سیاست در روزگار ما+دفترمان را لنگر کنیم!+فردانیوز و آرمانشهر امیرخانی+نماز قیدار چرا پیدا نیست؟+فروش تلفنی قیدار و سقای آب و ادب توسط سامانه سام+چه اشکالی دارد صداوسیما یک برنامه یک ساعته برای قیدار بگذارد؟
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(15) +ما قهرمان کم داریم+تبلیغ منفی برای قیدار+دلم برای سید گلپا تنگ شده است از جناب سید مهدی موسوی+حجتالاسلام ساجدی در هشتادوهشتمین خیمه: قیدار یک منبر باصفاست!+چرا عکسش رو میزنید روی جلد تجربه؟+قیدار در مناظرهی موافقان و مخالفانِ نوعارفان!+نکند قیدار شعبان بشود؟!
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(14) +قیدار چاپ هفتمی شد+معجزه ادبیات در روزنامهی فرهیختگان+پرفروشهای شهرکتاب مرکزی+جون و جان و لاتی و لاتین+امیرخانی در گرداب زندگی فرو رفت!+چرا باید از یک رمان تمجید کرد؟ رمان باید خوانده شود+توضیح رضاامیرخانی راجع به گزارش نقد قیدار در حوزه هنری و قیدار رمان نیست و من حرفهای نیستم و...+
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(13) +دورهی عقلانیت دینی است نه قیدار+ امیرخانی به جای پرداختن به مفاهیم بیاثر قصه بسیجیها را بنویسد+قیدار خرافاتی است+متنی مهم از جناب محمد مهدوی اشرف: آیا قیدار رمانِ آموزشی است؟!+پرفروشترین در سامانه سام+تبریک جناب سیدمهدی شجاعی
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(12) +وقتی داستان تمام شد، بیاختیار کتاب را بوسیدم+این مدینه فاضله پر از گوسفند بود!+قیدار مرا به یاد شعرهای زرویی میاندازد+در این زمانه عوضی پنجرهای بگشایید به کوچهی جوانمردان!+گزارش جلسه نقد شیراز از جناب بردستانی+امیرخانی درست دفاع نمیکند
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(11) +گزارشی از جلسه نقد استاد حسین فتاحی+ یک گل خوردی! شدیم 5-2 +تفسیر همزمان یک آیه در کمی دیرتر و قیدار!+قیدارنویس، تو بعد از من او افتادهای در سراشیبی سقوط!+نقدی بر مصاحبه تجربه، اشرافیت معنوی؟!+اردبیل و کتابفروشی+قیدار بعد از کتاب آیهالله جوادی آملی در سام+جیم خراسان و گود زورخانه!
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(10) +خبرگزاری فارس و محمدرضا سرشار، ناشران مقابل رسمالخط خاص بعضی نویسندگان بایستند!+قیدار فیلم هندی، خندهدار، برای دختران دانشآموز، مسخره، کودکانه، ایده پفکی...+قیدار به چاپ پنجم رسید، فروش تلفنی در سام+کار دلی را که متر نمیکنند+مصاحبه تجربه را حتما بخوانید اما هول نشوید و شش هزار تومان ندهید!+تکرار من او بود
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(9) +قیدار به همه فحش میدهد!+ناقیداری این زمانه+قلم امیرخانی مرا به وجد آورد+اگر كسي غير اميرخاني «قيدار» را مي نوشت قدردانش مي شدم
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(8) +قیدار، پرفروشترین کتابِ سام (خرید تلفنی)+خبرگزاری فارس و زبان قیدار همان زبانِ همهی مادربزرگهاست و آزادی رقصِ مهپاره+جناب صادق دهنادی: امیرخانی بالاخره حزب تشکیل داد+شخصیتپردازی ضعیف از پشت یک سوم+
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(7) +چرا قیدار مثل تختی تو گوش شاپور نزد؟! (روایتی نادرست برای نمایش نادرستیِ قیدار)+قشر زیادی از مخاطبان نمیتوانند با شخصیتپردازی رضا امیرخانی ارتباط برقرار کنند(پایگاه خبری فسا)
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(6) اثر امیرخانی پدیده نمایشگاه امسال بود+ خرید تلفنی از سام
.آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(5) +گاراژ قیدار باز است حتا برای شما
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(4)+قیدار مرا به من او برگرداند
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(3)
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(2)
. آن چه در وب راجع به قیدار نوشتهاند(1) +مردم ایران برای خرید کتاب عاقبت صف کشیدند
|